هرکجا پهلو بگیری، شور لنگرگاه دارد
آبیِ آرام چشمانت به دریا راه دارد
گریههایت عطر بارانخوردهٔ زیتون عکّا
خندههایت طعمی از انجیر رامالله دارد
تکیهگاه آرزوهای بلند ابرهایی
کوه پیش شانههایت قامتی کوتاه دارد
از هزار و یک شب رنجت چه میدانم جز اینکه
داستان هر شبش یک سال اشک و آه دارد
تیرباران است و گنجشکان شهرت سینهسرخاند
باد و بوران است و گل عزم شهادتگاه دارد
پیله کرده غم به لبخند تو اما نیست باکی
کرم ابریشم کی از پروانگی اکراه دارد؟
لشکر ظلمت چه خواهد کرد با زیبایی نور؟
سنگر شبهای تو فرماندهای چون ماه دارد
قرص خواهد شد دل دریاچهها وقتی که صیاد
نقشههایی نو برای گلهٔ تمساح دارد
جاده را با عشق طی کن، از سراشیبی نپرهیز
شاهراه سرنوشتت مقصدی دلخواه دارد
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین