بسم الله الرحمن الرحیم نذر مادران شهدا هنوز بوی تو را می‌دهند گلدان‌ها گرفته نور ز پیراهن تو کنعان‌ها گرفته کوچه‌مان آبرو ز خون تو و به عکس های تو آذین شده خیابان‌ها سپید کرده غمت مو و روی مادر را شبیه ابر که باریده است باران‌ها به انتظار تو در هر دمم که در سینی اضافه است همیشه یکی ز لیوان‌ها بیا به خلوت شب‌های گریه‌‌آلودم مرا ز پای در آورده‌ است کتمان‌ها به قدر چند غزل پيش مادرت بنشین اگرچه درد دلش بوده قدر دیوان‌ها پس از تو زرد شده برگ شمعدانی‌ها پس از تو پر شده تقویم‌ از زمستان‌ها سفر بخیر عزیزِ همیشه در سفرم سفر بخیر که تن نیست جای انسان‌ها تو را تصدق دین محمدی کردم خدا کند که بيفتد قبول، قربان‌ها