گر شاعران ز مردم نا اهل خسته اند     هر جا نشسته اند ز صد جا شکسته اند آسان مگیـر کار غزل را که واژه هـا     پشتی شکسته اند اگر خوش نشسته اند *   *   *   * نه کوچک و نه بزرگ کن مردم را     طاووس نمیتوان کنـی کژدم را در حوصلـه کاســه نگنجـد دریـا     با خــاک بگـو روایت گنـدم را *   *   *   * هر چند که خود به کار خود حیـرانیم آن چیــز کـه در خیــال نایـد آنیــم تابوت شود سینه چو دل عشق نداشت ما لحظـه مرگ خـویش را میدانیــم استاد •••✾•🌿🌺🌿•✾•••