پنهان و آشکار به یادت گریستم چون ابرِ نوبهار به یادت گریستم دل‌سنگ و پرغرور از این عشق رد شدی دلتنگ و بی‌قرار به یادت گریستم تو مثل رود راهی دریاشدن شدی من مثل آبشار به یادت گریستم روزی هزار بار تو را یاد کردم و... روزی هزار بار به یادت گریستم مانند جاده‌ای که به پایان نمی‌رسد عمری در انتظار به یادت گریستم دیدم که در قفس دو قناری چه دلخوش‌اند بی‌هیچ اختیار به یادت گریستم...