هدف اصلی خلقت و بعثت انبیاء؛ عقل، اخلاق، عبادت یا عدالت؟ 1️⃣ پردازه ابرفقه امیرالمؤمنین: «عقلها امامان فکرها هستند، فکرها امامان قلبها هستند، قلبها امامان حس ها هستند و حسها امامان عضوها هستند. کراجکی، محمد، کنز الفوائد، ۱: ۲۰۰ ♻️ بر این پایه، هدف اصلی خقلت، عقلی است، آنگاه اهداف فکری ،قلبی، حسی و عضوی قرار دارند. اصل در عقل نیز عبادت است؛ لکن عبادت به طور طبیعی ارزش اقتضائی دارد و تنها «عبودیت» است که ارزش قطعی دارد. 🌕 بدیهی است که هدف اصلی خلقت، و فرستادن پیامبران و کتب آسمانی، رشد گوهر وجود آفریده، یعنی عقل است؛ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیا لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ» یوسف، ۲. البته تعقل به معنای فکر کردن نیست؛ به معنای رشد جوهره وجود است نه قدرت درک مفاهیم کلی و استدلال کردن. 2️⃣ دانستیم که فکر کردن، به معنای تعقل نیست، اما عقل چه نسبتی با «عبادت» دارد؟ طبعاً کاملترین عامل تحقق کمال، ارتباط گوهر وجود آفریده، با کاملترین وجود؛ یعنی خداوند است. برجسته ترین مصداق ارتباط با خداوند نیز «عبادت» است: «أَفْضَلُ طَبَائِعِ الْعَقْلِ‏ الْعِبَادَةُ ...» الإختصاص، مفید، النص، ۲۴۴. ✅ بنابراین شکوفا شدن برترین طبعیت عقل، با عبادت است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ»؛ جن و انس را نیافریدم جز برای این‌که عبادتم کنند. ذاریات، ۵۶. 3️⃣ روایات به صورت روشنی به هدف خلقت (رشد عقل) اشاره دارند: «مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَیئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ ... وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّی یسْتَکمِلَ الْعَقْلَ وَ یکونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ عُقُولِ جمیع أُمَّتِه...» . کافی، کلینی، دار الحدیث، ۱: ۳۰. خداوند چیزی را بهتر از عقل برای بندگان بخش نکرده است ... و خداوند نبیّ و پیامبری را برنینگیخته است، تا این که عقل کامل گردد و عقل او برتر از عقل‌های همه امتش است. ✅و نیز: «... فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَإ إِلَیهِمْ أَنْبِیاءَهُ لِیسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یذَکرُوهُمْ مَنْسِی نِعْمَتِهِ وَ یحْتَجُّوا عَلَیهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ‏ الْعُقُول‏». نهج البلاغة، نشر هجرت، ۴۳. 4️⃣ حتی در آیه معروف «اقامه قسط»، چنانکه رهبر هم گفتند، هدف غایی، قسط نیست؛ بلکه چنان که در ذیل آیه آمده است، معلوم شدن ولایت مداران (یاوران عقل برون) است؛ ولی متأسفانه این هدف اصلی، گاه قربانی معرفی هدف سطحی تر ارسال رسل و کتب (قسط) می‌شود: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزیز» حدید، ۲۵. 5️⃣ البته برای رشد درست عقلی، باید هدف های فکری، قلبی، حسی و عضوی هم محقق شوند؛ در اینجا به یک هدف قلبی هم که معمولا تأکید زیادی بر آن به عنوان «هدف بعثت» می شود، اشاره می شود: 6️⃣ حضرت محمد (ص): «إنّما بعثت لأتمّم‏ مکارم‏ الأخلاق». نهج الفصاحة، ۳۴۵. من برای به سرانجام رساندن بزرگواری‌های اخلاقی برانگیخته شدم. 🌕اما بین عقل و اخلاق هم به طور طبیعی، جدایی نیست؛ امام صادق (ع): «أكملُ الناس عقلاً أحسنُهم خُلٌقاً». کافی، کلینی، ۱: ۵۳. کامل ترین مردم از نظر عقلی، نیکوترین آنان است از نظر اخلاقی. 7️⃣ از نظر عضوی نیز، هدف خلقت، رسیدن به «احسن العمل» است: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکمْ أَیکمْ أَحْسَنُ عَمَلاً. ملک، ۲. کسی که مرگ و زیست را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان از نظر عمل، بهترید. در اینجا بهترین عمل اصل نیست، بلکه بهترین شما از نظر عمل، مهم است. همه ما به نحوی به سبب «عقل» و «حجت درون» درون، در پرتو حجت برون (ولیّ امر) به بعث رسیده ایم و باید در مسیری که پیامبر و امام و ولیّ فقیه تبیین می کنند، به وظایف مان عمل کنیم تا تعقل کرده باشیم. 🌻زنده و برازنده ظهور باشیم @abarin