1️⃣ از 3️⃣:
باسمه عزّ اسمه
◀️ در همین ایام توفیق داشتم برای تبرک شروع جلسهای در محضر آیاتی از سوره آل عمران(166-179) قرار بگیرم. حس کردم چقدر این خطابات قرآنی متناسب با این روزهای ماست؛ برادران و خواهران ایمانی خود را دعوت به شنیدن و تأمل در این آیات میکنم. این برداشت نه تفسیر است نه ادعای آن را دارد. بلکه حمل معنای همیشگی و هرجایی قرآن بر حادثهای در جریان است:
البته اصحاب ایمان میتوانند به آیات پیشتر از آن هم مراجعه کنند که به نظرم در آن آیات هم دستاوردهای دیگری یافت خواهد شد.
🌿 آشنایان با قرآن البته میدانند که سوره آل عمران دارای مضامین اجتماعی صریح و مباشر بسیاری است.
⚡️و اما این آیات نورانی:
📌و مَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الجَْمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِين(166)؛ هیچ حادثهای خارج از تدبیر الهی نیست. حتی گرفتاریها و مصیبتهای اهل ایمان در مقام مواجهه با اهل کفر. اصلاً این مواجهات و تلاقیها غرضی جدی را دنبال میکند؛ و لیعلم المؤمنین تا اینکه خدای متعال اهل ایمان را آفتابی کند و گوهر ایمان از دل حوادث و در سیمای مردان و زنان مؤمن خود را آشکار کند.
📌و لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُواْ وَ قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قَتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لاَّتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئذٍ أَقْرَبُ مِنهُْمْ لِلْايمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فىِ قُلُوبهِِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بمَِا يَكْتُمُون(167)؛ البته برکت دیگر، بیرون افتادن نفاقورزی است. این منافقان همان کسانی هستند که اگر دعوت به مقابله با اهل کفر میشوند یا حتی دعوت به حداقل دفع هجوم از خانههایشان میشوند، میگویند ما اصلاً صحنه را صحنۀ قتال و مبارزه نمیدانیم! اگر این طور بود ما هم در پی اهل شما برای نبرد راهی میشدیم!؛ اینان در نظر خدای متعال بیش از آنکه نسبت به ایمان بُرده باشند، به کفر نزدیکترند. آنچه را که به دهان جاری میکنند در قلبشان هیچ جایی ندارد و البته خدای متعال به آنچه که میپوشانند و کتمانش میکنند، آگاه است.
📌الَّذِينَ قَالُواْ لِاخْوَانهِِمْ وَ قَعَدُواْ لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُواْ قُلْ فَادْرَءُواْ عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَدِقِين(168)؛
اینها نشستگانی مدعیاند که میگویند اگر از حرف ما را بشنوند، کشته نخواهند شد.
قصه که به اینجا میرسد حضرت حق منطق برتر خود را به میان میآورد و خطاب به پیامبرش میگوید به مدعیان این منطق بگو: اگر اینگونه میتوانند بر مرگ دیگران کنترل داشته باشند و مدعی پس زدن خطرات نسبت به دیگران در قامت یک دانای کلاند، پس باید بتوانند از خویشتن هم مرگ را دور کنند. هیهات!
اما حق تعالی به همین میزان بسنده نمیکند و میفرماید اگر در منطق شما مؤمن کشته میشود درحقیقت چنین نیست، او حیات مییابد:
🔖و لَا تحَْسَبنََّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون(169) فَرِحِينَ بِمَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشرُِونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بهِِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيهِْمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُون(170)يَسْتَبْشرُِونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِين(171)؛ این سه آیه همگی به زیبایی نه تنها حیات جاودانه را برای کشتگان از مؤمنان اثبات میکند بلکه آثار این حیات را که فیضانش به جامعه ایمانی در دار دنیا هم میرسد را بیان میکند.
درواقع این آیات در بیان مقام شهید پاسخ خدای متعال به منطق منافقان است که مرگ مؤمن در مبارزهاش با کفار را نقطه ضعف دانسته است. در این آیات اساساً دو پاسخ داده میشود؛ پاسخ مختصر و آن اینکه اگر منافق راست میگوید و میتواند این همه دار دنیا را پیشبینی پذیر و بیآسیب در مقابله با کفار بسازد پس لابد توان راندن مرگ از خودش را دارد! و پاسخ برتر و ایجابی که با بیان مقام منیف شهید، از اساس، دلسوزی منافقانه را به چالشی همیشگی میکشد.
حال اگر کسانی از مؤمنان در درگیری و میدان مبارزه به فیض شهادت نائل نشدند پس چه باید گفت: آیه بعد بدین مطلب پاسخ میدهد:
🌾الَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابهَُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُواْ مِنهُْمْ وَ اتَّقَوْاْ أَجْرٌ عَظِيم(172) میفرماید اگر کسانی از مؤمنان که دعوت و فراخوان خدا و نیز فرستاده خدا را لبیک بگویند(بعد از آنکه به ایشان ضربهها و آسیبهایی رسیده است) اگر بر احسان و تقوا مداومت ورزند صاحب پاداشی بزرگ خواهند بود.