پاسخ قائم‌مقام! 4️⃣ از 4️⃣ سادساً- اگر بخواهیم با مبنای ایشان جلو برویم باید بگوییم آنچه در قالب قرائت جمعی دعای کمیل در پنجشنبه‌شب‌ها در اکثر مساجد و حسینیه‌ها و امامزادگان به شکل عمومی در حال جریان است نیز یک جعل منسک است، یا خواندن دعای عرفه که گاه تجمع اصلی این دعا در برخی شهرها موجبات تراکم جمعیت و برخی گره‌های ترافیکی می‌شود، همین‌طور است یا باید بگوییم آنچه به عنوان اعتکاف در غیرمساجد جامع و حتی در مساجد جامع رخ می‌دهد جعل منسک است! اگر قرار بر این مبنا باشد باید بگوییم جمهوری اسلامی محکوم است و باید از آنچه که به واسطه آن منجر به برگزاری این‌گونه موارد شده است توبه کند! به خاطر همین لوازم است که من ورودهای حجت الاسلام مسائلی را اخباری و وهابی‌مآبانه دانسته‌ام نه به خاطر اینکه سند فلان روایت را قبول دارند یا ندارند. سابعاً- خوب است به این نکته هم توجه کنیم که سیاستگذاری فرهنگی در یک حاکمیت دینی و اسلامی به چه معناست؟ و اصلاً از خود بپرسیم که آیا در هر صورت در هر حاکمیتی که هیچ جامعه‌ای از آن خالی نیست، سیاستگذاری فرهنگی رخ می‌دهد و این سیاستگذاری می‌تواند بین دینی بودن یا دینی نبودن شق ثالثی داشته باشد؟ ثامناً- خوب است اصلاً بحث شود که آیا متشرعین می‌توانند به نحو فردی یا جمعی خود را به شکل ندبی و نه وجوبی مقید به کارهایی کنند که مطلوبیت شرعی دارد؟ 5) در تصویری که حاج آقای مسائلی از اربعین ارائه کرده‌اند ماجرا از این قرار است که رسانه جمهوری اسلامی احیاناً با هماهنگی حاکمیت بدون لحاظ پشتوانه دینی اقدام به دمیدن در بحث پیاده‌روی اربعین کرده است. البته آنچنان که خود نقطه مرکزی دغدغه‌شان را بیان کرده‌اند، دغدغه ایشان به تنگ شدن عرصه بر متدینین و کم شدن حیطه منطقه الفراغ ایشان به ویژه در ماه صفر برمی‌گردد. اجازه دهید با ایشان همراهی کنیم بگوییم اربعین و بعد پیاده روی آن سند ندارد و بعد بگوییم از این پس جمهوری اسلامی حق ندارد در این ماجرا بدمد؛ نتیجه چه خواهد شد؟ آیا از جمعیت 22 میلیونی اربعینی‌ها بیش از 4 میلیون زائر اربعینی ایرانی کم می‌شود؟ آیا آیت الله سیستانی هم هماهنگ با ایشان و هماهنگ با جمهوری اسلامی فتوا خواهند داد که ای اهل عراق شما هم پیاده‌روی را ترک کنید؟ و آیا از این پس رسانه جمهوری اسلامی برای عدم بازتولید «حسرت» باید حتی از انعکاس خبر راهپیمایی اهالی عراق هم اجتناب کند یا حداکثر آن را مانند خبر طوفان کاترینا در فلان ایالت آمریکا منعکس کند؟ آیا طبق این مبنا دیگر نباید ارزی به زائران داده شود؟ آیا از این پس نباید در این ایام صدور گذرنامه تسهیل شود؟ ولو اینکه خود مردم ایران شائق به پیاده‌روی باشند؟ آیا با اتخاذ چنین سیاست‌هایی مواکب عراقی هم برنامه خود را برای خدمت جمع خواهند کرد؟ آیا باید با اقدام پلیسی و امنیتی مانع رفتن مشتاقان به زیارت شد یا اگر خواستند بروند حکومت هیچ وظیفه‌ای برای تسهیل ندارد یا اگر دارد نباید آن را رسانه‌ای کند و درخفا به انجام خدمات بپردازد؟! می‌بینیم لوازم عملی سخن آقای مسائلی محذورات بسیار دارد و با واقعیت پدیده اربعین و این ایام اصلاً سازگار نیست. همین است که عرض کردم مبانی نگاه ایشان و لوازمشان بیشتر به فضای وهابی‌مآبانه شبیه است و واقعاً یادآور فتاوای شاذی است که گاه در فضای فقه اهل سنت یا وهابیت به گوش انسان می‌خورد. البته موارد دیگری را هم می‌توان به این پاسخ افزود که فعلاً جهت اجتناب از تطویل بیشتر وارد آن موارد نمی‌شوم و اگر عمر و توفیقی بود، بعداً بدان‌ها خواهم پرداخت. در پایان ضمن استقبال از نقد متقابل و گفتگوی فعال حول این محور ولو به شکل یادداشت‌ چه از سوی حاج آقای مسائلی چه کسان دیگری که مبانی ایشان را پذیرفته‌اند امیدوارم این رفت‌وبرگشت‌ها یا بر دائره دریافت‌های نوین ما بیافزاید یا باورداشت‌های غلطمان را اصلاح کند. والسلام @abbas_heidaripour