💢 این سوز سینه چگونه فرو می نشیند؟ ♦️گوش دل اگر بسپاریم، صدایی آشناست که مردمان غیرتمند را فرا می خواند. طنین صدای مردی که با دشمن عربده کش همآوردی کرد و پیامبر (ص) در باره اش فرمود "امروز تمام اسلام، در برابر تمام کفر ایستاده است". 🔹و چون کار دشمن عربده کش را ساخت، آیت الهی تفسیر شد: "وَ کَفَی اللهُ المُومِنینَ القِتال." خداوند به خاطر این شجاعت و ضربت بهنگام، مومنان را از جنگ بی نیاز کرد. ♦️چنان ضربات بهنگامی، حتی اهل آسمان را هم به وجد می آورد؛ پس سزاوار بود جناب جبرئیل ندا دهد: «لا سَیفَ إلاّ ذو الفِقار و لا فَتى إلاّ عَلی». 🔹۱۴ قرن بعد -مرداد پارسال- "ابراهیم نابلسی" فرمانده ۲۶ ساله گردان‌های شهدای الاقصی در نابلس، دقایقی قبل از شهادت، این پیامی صوتی را در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد : «محاصره شده‌ام و رایحه شهادت را استشمام می‌کنم. وصیت می‌کنم هیچ‌کس سلاحش را زمین نگذارد.» ♦️مادر او می گوید: شهید ابراهیم وقتی ۱۵ ساله بود، دوستانش خالکوبی کردند و او نیز خوشش آمد که چنین کاری کند، اما خالکوبی متفاوت از دیگران انجام داد. او تصویر شمشیر ذوالفقار سرورمان علی علیه‌السلام، و عبارت "لا فتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار" را روی دستش خالکوبی کرد. 🔹نه فقط کلام، بلکه مرام شجاعانه علی (ع)، هر آزاده غیرتمندی را به هیجان و حرکت در می آورد. همو که فرمود اگر انسان مومن به خاطر جسارت دشمن به یک زن اهل ذمّهُ از غصه بمیرد، جای سرزنش ندارد، بلکه سزاوار است. ♦️گوش دل اگر بسپاری، همان صدای آشنا در طنین و پژواک است: 🔹"همانا، از جاى كنده شدن و بازگشت شما را در صف ها ديدم. فرومايگان گمنام و بيابان نشينان از مردم شام، شما را پس مى رانند، حالى كه شما گُزيدگان عرب، و جاندانه هاى شرف، و پيشقدم در بزرگوارى، و بلند مرتبه هستيد. ♦️وَ لَقَدْ شَفَى وَحَاوِحَ صَدْرِي أَنْ رَأَيْتُكُمْ بِأَخَرَةٍ تَحُوزُونَهُمْ كَمَا حَازُوكُمْ وَ تُزِيلُونَهُمْ عَنْ مَوَاقِفِهِمْ كَمَا أَزَالُوكُمْ... 🔹سرانجام سوزش سينه ام فرو نشست كه در واپسين دم ديدم آنان را رانديد، چنانكه شما را راندند، و از جايشان كنديد، چنانكه از جايتان كندند. ♦️با تيرها آنان را كُشتيد و با نيزه، آنها از پاى در آورديد. تا آنجا كه هر يك ديگرى را مى راند و پيشين آنان، خود را به جاى پسين مى رساند، همچون شتران تشنه كه از حوض هاشان برانند، و از آبشخورها شان دور دارند". 🔹در جنگ جمل، یکی از یاران حضرت گفت "دوست داشتم برادرم فلان با ما بود تا مى ديد چگونه خداوند تو را بر دشمنانت پیروز کرد". امام (ع) پرسید آيا ميل و محبّت برادر تو با ما است؟ و مرد پاسخ داد آرى. پس از آن، امیر مومنان (ع) بشارتی داد که درباره مومنان آینده بود: ♦️"پس او هم در اين جنگ با ما بود، و با ما بودند آنان كه در صُلب پدران و رحم مادران هستند. گردش روزگار، آنها را به عرصه می آورد و ايمان به وسيله آنها تقويت مى شود". 🔹امروز همان روزگار است، ان شاء الله. باید برای مصافی طولانی اما خوش عاقبت و پیروز، آماده بود و شبانه روز تدارک کرد. چنان که اکنون هم به توفیق الهی، تدارکات و پیروزی های بزرگی حاصل شده است. @IMANI_mohammad