• برنامه ریزی با علم اجمالی یعنی کلی گویی و اسراف! سال قبل دوستی از خیریه وابسته به آیت الله که 100 هزار یتیم را حمایت می کند جهت مشورت هایی به آمده بود. او را در چند جلسه همراهی کردم. در فردوسی سراغ اساتید تربیتی که رفتیم گفتند طبق تحقیقات، یتیم خانه ها یا همان پرورشگاه ها در ایران موفق نبوده و علت هم نبود خانواده بوده است. دوست عراقی گفت خب این مشکل را نداریم. اساتید با تعجب پرسیدند پس این همه بچه کجا نگهداری می شوند؟ پاسخ شنیدند در خانه مادر بزرگ یا عمه و خاله و... چرا که عراق فرهنگ محور دارد و بچه بی صاحب نمی ماند. ⚠️ حالا فرض کنید برنامه ریزان پرتعداد فرهنگی ما می خواستند روی مخاطب یتیمان جنگهای عراق کار کنند و با همان هم طراحی می کردند!! 🔷 یک مثال دیگر! دوستی در منطقه قصد داشت مردم را آموزش بدهد و تعاونی های روستایی راه بیاندازد. بعد از مدتی ناکام ماند و تغییر موقعیت داد! چرا؟ چون نمی دانست در آنجا ساختار محور و نوعی نظام هست که حاضر است سود نکند ولی همسفره طبقه مادون خود نشود و شرط همراهی همه روستا را رد کرده بودند! ⚠️ حال فرض کنید یک گروه جهادی تهرانی بخواهد تجربه خودش را تعمیم بدهد و با وارد منطقه دیگری بشود! موفق خواهد شد؟ http://eitaa.com/saakhtar