1️⃣از 5️⃣
🔰پاسخ به رشتوی آقای علیرضا دوستدار درباره تلقی جمهوری اسلامی از حجاب بهمثابه امر نمادین
پیشینه👇
در حدود یک ماه اخیر رشتویی به قلم آقای علیرضا دوستدار منتشر شده که در برخی گروهها و کانالهای جامعهشناسانه هم به صورت یادداشت بازارسال شده است.
ایشان با اشاره به نحوه تلقی انسانشناسی آئینی در تلاشش برای یافتن معنای مناسک و آئینها و نیز نقدهایی که بر این چارچوب نظری-تحلیلی برای این خوانشش از دین از جمله اینکه «دینداران با کنش خود قرار نیست «معنایی» به کسی برسانند بلکه رفتارهای دینی در بسیاری از موارد (که قبلا «تفسیر» نمادین میشد) هدف متفاوتی دارد: ایجاد تحول در جسم و روح دیندار تا از این راه او را به خدا نزدیک کند یا کمک کند که به فضایلی دست پیدا کند و غیره. مثلا فرد نمازگزار به کسی پیامی مخابره نمیکند بلکه با نمازخواندن قصد دارد اطاعت امر خدا کند و روح خود را پالایش دهد تا از اینراه پرهیزکارتر شود و توانایی دوری از گناهان را در خود ایجاد کند. هیچکدام از این رفتارها را نباید به «معنا» تقلیل داد، چون اینجا چیزی برای تفسیر وجود ندارد و صرفا تحلیلگر است که دغدغه معنا دارد.»، مینویسند:
«این دو نگاه را میتوان در رابطه با حجاب نیز مشاهده کرد. از یک طرف، نگاهی هست که حجاب را حکم الهی میداند و میگوید اطاعت از این حکم موجب تربیت جسم و روح، و به تبع آن تنظیم جامعه در جهت ترویج فضایلی مثل عفت و حیا و غیره است. از طرف دیگر، نگاهی میگوید که حجاب نماد و پرچم است. یعنی فرد محجبه با پوشیدن حجاب به خود و دیگران پیامی مخابره میکند که نیازمند تفسیر است.»
ایشان با تمهید این مقدمات معتقد است که جمهوری اسلامی ایران حجاب را بهمثابه پرچم و نماد اخذ کرده است و سپس دلایلی در صحیح نبودن این رویکرد ذکر میکنند. اشکالات او طبق این مبنا موارد زیر است:
1) حد پوشش و الزام افراد معاف شرعی مانند زنان مسیحی و یائسه و غیره در دو تلقی متفاوت است.
2) نگاه پرچموار به حجاب متضمن برخی تناقضات است: یکم- مسیحیان ایران و توریستهای کافر ملزم به رعایت حجاب هستند اما نمایش مسیحی یا کافر بدون روسری در تلویزیون دولتی ایرادی ندارد. دوم- اجبار به حجاب بهمثابه پرچم نتیجهای متضاد با ترویج عفت رسمی به دنبال داشته است، زیرا دغدغه مرکزی حفظ پاکدامنی نیست بلکه حفظ وجه نمادین است. سوم- وقتی وجه نمادین پیدا میکند میتواند در سایه وجوه نمادین بزرگتر قرار بگیرد و اصالتش را از دست بدهد مانند نمادی از اسلامیت باشد یا نشانی برای جبران ناکارآمدیهای دولت یا بالعکس عدم اقبال به آن نشانهای از تهاجم فرهنگی باشد. یا حتی بالعکس شرکت بیحجاب در راهپیمایی 22 بهمن اشکالی پیدا نکند.
او نمونهای دیگر از این تقابل و تفاوت تلقی از دوگانه را در بحث ممنوعیت حجاب در فرانسه و جابجایی طرفداران و حکومت در نحوه استدلال ذکر می کند؛ حکومت فرانسه حجاب را نمادی مذهبی متعلق به سپهر خصوصی میداند که نباید در عرصه عمومی به نمایش درآید ولی بعضی از مسلمانان فرانسوی و انسانشناسان حامیان آنها استدلال میکنند که حجاب نماد چیزی نیست بلکه لباسی برای اطاعت امر خداست.
.⏬