فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پانزدهم فصل دوم) 🔸۵ دی ماه ۱۳۷۶ به اتفاق بستگان تصمیم گرفتم به منزل عموی‌مان در جهرم برویم، نیم ساعتی مانده بود به مقصد برسیم دور گردنه را دور بزنیم آقای راننده خوابشان بُرد، با صدای جیغ من از خواب پرید ولی نتوانست ماشین را کنترل کند با شتابی که در حرکت بود از شانه خاکی جاده خارج شدیم و دیگر هیچ چیز متوجه نشدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/1T9zM 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links