💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل اول)
🔸در جوانی در سفر مشهدی که به همراه آشنایان با اتوبوس (جاده قدیم مشهد- سبزوار) میرفتیم و عدهای دیگه از آشنایان با سواری که پا به پای اتوبوس میآمدند، اتوبوس خراب شد و در جایی که قهوه خانهای بود و سمت راست جاده چشمه و محیط سرسبزی بود پیاده شدیم
🔸راننده سواری یک گالن آب از پشت ماشین بیرون آورد و من را که دید گفت: این آب رو خالی کن و از آن چشمه آب پُر کن و بیار
همینطور که آب را خالی میکردم، چشمم به درختی افتاد که دور از محیط سرسبز هست و آب را پای آن درخت ریختم...
در مرور زندگی به این قسمت رسیدیم احساس کردم جای من و درخت عوض شده و من درک میکنم چه اتفاقی میافتد (رسیدن آب به ریشه و جذب گیاه را درون آن گیاه دیدم) حالت خوبی به من دست داد.
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:https://aparat.com/v/8Omlg
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی#عباس_موزون#فصل_۱_قسمت_۲۸#محمد_زمانیقلعه#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links