امشب یکی دیگر از یاران تو پر کشید و به آسمان رفت. او همیشه یاد تو بود سخنانش را با دعا برای سلامتی تو آغاز می‌کرد و دلش منتظر آمدنت بود. وقتی که پر کشید، زمین آه کشید زیرا با رفتنش از وزن یاد تو روی زمین کم شد. مصباحِ راه تو بود؛ مصباحی که می‌سوخت تا خلایق تو را ببینند. آقا! دعا کن که اگر نمی‌شویم شمعی باشیم که با سوختنمان راه رسیدن به تو را روشن کنیم. خدا نکند سنگ راه تو باشیم. شبت بخیر خورشید پشت ابر! @abbasivaladi