🍃چشم زیبای خدا خدا را شکر که دوستت دارم. به اندازۀ تک تک نقش‌هایی که خلائق با نگاه خویش روی دل و ذهنشان حک کردند خدا را شکر که دوستت دارم. اگر لحظه‌هایی را که جنیان و انسیان و فرشتگان خرج دیدن کردند روی هم بگذاریم چه قدر می‌شود؟ به اندازۀ همۀ این لحظه‌ها خدا را شکر که دوستت دارم. چشم بر هم زدن‌های خلائق را از وقتی که آدم آفریده شد تا وقتی که قیامت بر پا می‌شود، می‌شود شمرد؟ به تعداد این چشم بر هم زدن‌ها خدا را شکر که دوستت دارم. من هنوز هم دارم با این سؤال نفس می‌کشم و زندگی می‌کنم: «تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت می‌‌آید؟» خیال و زبانم را که به اختیار خویش در آوردی امروز داشتم به نگاهم فکر می‌کردم. اگر در پاسخ به آن سؤال، چشم‌هایم را هم به تو بسپارم چه قدر تماشای زندگی زیبا می‌شود! تو فقط چشم دوختن به زیبایی‌ها را دوست داری و از هر چه زشتی است رو برگردانی و کسی که پای درس تو بنشیند می‌فهمد که زشت و زیبا از نگاه تو یعنی چه؟ اگر نگاهم را به مِیل تو بسپارم نگاه کردن و سر به زیر انداختن و چشم فرو بستن‌هایم همه می‌شود ذکر و یاد تو. به چیزی اگر خواستم خیره شوم باید بدانم که تو این خیره شدن را دوست داری یا نه؟ شاید به زیر انداختن چشم، پسند تو باشد! اگر خواستم به تماشا بایستم باید از خودم بپرسم که تو ایستادن و تماشاکردن و خرج کردن عمرم را برای این نگاه دوست داری یا نه؟ شاید نگاهی گذرا را بپسندی و از مکث نگاه، خوشت نیاید! و شاید هم همین اندازه را نپسندی! اگر خواستم چشم فرو ببندم به روی چیزی یا کسی این جا هم باید پاسخ آن سؤال را بدانم از کجا معلوم شاید تو دوست داشته باشی مدّتی را بنشینم و تماشا کنم. تو کجا مهربان نگاه کردن را دوست داری؟ و کجا از نگاه خشمگین خوشَت می‌آید؟ اینها را که بدانم می‌توانم با نگاهم ذکر بگویم و یکایک پلک زدن‌هایم را به حساب زمزمۀ یاد تو بگذارم. هر بار که با رشتۀ آن سؤال بیشتر از پیش مرا به صید خویش می‌کشی لذّت زندگی را برایم دو چندان می‌کنی. حالا که دارم به ذکر چشم‌هایم این طور نگاه می‌کنم گویی میل خواب از وجودم دارد بیرون می‌رود. تو اگر فرمان نداده بودی که برای خوابیدن چشم‌هایم را روی هم بگذارم تا می‌توانستم با چشم‌های باز برای تو ذکر می‌گفتم. شبت بخیر چشم زیبای خدا! https://eitaa.com/abbasivaladi