🍃حضرت مهدی خدا را شکر که دوستت دارم و خدا را شکر که تو هم مرا دوست داری. امشب می‌خواهم بیشتر از دیشب از خیالی که با آن زندگی می‌کنم با تو حرف بزنم. خدا را شکر که تو گوش شنوایی داری برای شنیدن این حرف‌ها. وقتی که خودم را محبوب تو خیال می‌کنم با خودم می‌گویم: تو بهتر از هر کسی که روی زمین است راه و رسم عشق بازی را بلدی. اصلاً اگر تو نبودی عشق روی زمین، صاحبی نداشت. مثلاً می‌دانی که هم عاشق‌ها و هم معشوق‌ها دوست دارند در دنیای عشق با نام صدایشان بزنند. وای که چه قدر زنده می‌شوم وقتی در خیالم صدای تو را می‌شنوم که داری مرا با نامم می‌خوانی! همان نامی که درست یا اشتباه، ما کوچکش می‌خوانیم. عالم خیال است دیگر هر طور که بخواهم درستش می‌کنم. من لحن صدایت را عاشقانه خیال می‌کنم و خودم را با یک عالمه ناز. تو با نام صدا می‌زنی من ناز می‌کنم و پاسخ نمی‌دهم تو می‌دانی که ظاهر پاسخ ندادنم ناز است ولی باطنش یک دنیا نیاز نیاز به شنیدن صدایت که هر چه می‌شنوم سیر نمی‌شوم. نیاز به شنیدن لحن مهربانت که هر چه قدر دلم را نوازش می‌کند باز هم نیازم به نوازش کم نمی‌شود. نیاز به احساسِ بودن تو وقتی مرا با نام کوچکم صدا می‌زنی احساس می‌کنم به اندازۀ یک روزگار عمرم طولانی شده و وقتی پاسخت را نمی‌دهم و تو نازم را با صدا زدن دوباره می‌کشی احساس می‌کنم که جاودانه شده‌ام. آن نام کوچکی که بر زبان تو جاری می‌شود از بزرگ‌ترین نام‌های دنیا می‌شود. من عادت کرده‌ام به شنیدن این صدای خیالی‌ات. می‌دانی صبح تا شام چند بار از زبان تو خودم را صدا می‌زنم؟! و قشنگ می‌فهمم که اگر تو کسی را صدا بزنی در دلش اگر هنوز رنگی از زندگی مانده باشد هر چه بدی را می‌تواند از دلش بیرون کند. صدای تو هر چه قدر نرم و مهربان وقتی حامل نام کسی می‌شود توفان به پا می‌کند توفانی که در مسیرش هر چه نام بدی داشته باشد از بیخ و بن کنده می‌شود. اگر نمی‌خواهی به این زودی‌ها صدایم بزنی توانی بده به خیالم که کم نیاورد در برابر امتداد زمان. خیلی وقت است که دارم در خیالم خودم را از زبان تو صدا می‌زنم. اگر دلت خواست یک بار خیالم را محقق کن. من صدا زدن تو را وقتی که نامت بر زبان جاری می‌شود بیشتر دوست دارم. تو هم صدا زدن مرا با نام دوست داری. می‌دانم. شبت بخیر حضرت مهدی! http://eitaa.com/abbasivaladi