امروز جمعه بود؟
تمام شد؟
باور کنم؟
اگر باور کنم و وجودم پر از درد نشود
با بار شرمی که از تو روی دوشم حس میکنم چه کنم؟
اگر باور کنم و وجودم پر از درد نیامدنت شود
ضمانت میکنی تاب بیاورم تا جمعۀ دیگر؟
من دوست ندارم پیش از آمدن تو بمیرم
ولی درد نیامدنت مگر جان میگذارد برای کسی؟
اگر اشتباه میکنم خودت اصلاحم کن
من میخواهم فراموش کنم
هفتهها جمعهای هم دارند.
میخواهم باور کنم کل روزگار
تنها یک جمعه دارد
آن هم جمعۀ آمدن توست.
هر جمعهای که خواستی بیایی
شنبهاش به یادم بیاور
که روز هفتم هر هفته نامش جمعه است.
تا از همان روزی که گفتی
ثانیهها را هزار هزار تکه کنم
و شروع کنم به شمردن آن تکهها.
این طور نه از تو خجالت خواهم کشید
و نه با درد نیامدنت میمیرم.
شبت بخیر جمعۀ روزگار من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi