🍃🌹🌹🌹 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و هفتم: دل آدم رو کی باید محکم کنه؟ 🍃🌹🌹🌹 🖊 نشستیم پای درس اصحاب کهف. 🔸تو یه حدیثی از قول امیر المؤمنین علی علیه السلام اومده که اصحاب کهف، غیر از اون چوپونی که بعداً بهشون ملحق شده، از درباریای درجه یک بودن و همه‌شون از نزدیک‌ترین افراد به دقیانوس، پادشاه زمانه‌شون. 🔸دقيانوس به فکر افتاد که ادّعای خدایی کنه. همۀ درباریای درجه یک رو صدا زد و تصمیمش رو با اونا در میون گذاشت و اعلام خدایی کرد. بعدش هر کسی خدایی دقیانوس رو قبول می‌کرد، حسابی بهش می‌رسید. اگه کسی هم قبول نمی‌کرد، محکوم به اعدام می‌شد. 🔸بعد از یه مدّت، روزعیدی بود که یه دفعه يكى از افسرای ارتشی وارد شد و بهش گفت ارتش فارس با سرعت در حركتن و می‌خوان بیان با تو بجنگن. دقيانوس تا این حرف رو شنید، طوری ناراحت شد که تاج از سرش افتاد و رو زمین غلطید. 🔸یکی از اون مشاورای درجه یک دقیانوس که بعداً جزو اصحاب کهف شد، سمت راست دقیانوس نشسته بود. وقتی ترس دقیانوس و افتادن تاجش رو دید، رفت تو فکر. اون با خودش گفت: «اگر دقيانوس اون جوری که خودش خیال می‌کنه خداست، نباید غمگین بشه و به جزع و فزع بیفته، نباید غذا بخوره و نباید بخوابه و بیدار شه. اینا از کارای یه خدا نمی‌تونه باشه». 🔸اسم این فرد، تملیخا بود، یکی از اون شیش نفری که از مشاورای خاص و درجه یک پادشاه بودن. 🔸یک روز همه تو خونۀ تملیخا جمع بودن، تملیخا به بقیه گفت: ➖ ای برادرای من!‌ یه چیزی تو وجود من افتاده که من رو از زندگی انداخته. ➖ بقیه پرسیدن: اون چیه؟ ➖ تملیخا گفت: مدتى طولانی‌ای هست که دارم فکر میكنم به اين آسمون و با خودم می‌گم: ⁉️ کی این آسمون رو مثل یه سقف محفوظ بالا سر ما قرار داده بدون اين كه به جايى بند باشه و يا از زیر رو یه ستونی وایساده باشه؟ ⁉️و کیه که آفتاب و ماه رو به عنوان دو تا آیۀ روشن، تو این آسمون به حركت انداخته؟ ⁉️و بعدش یه فکر طولانی در بارۀ زمین داشتم که چه کسی این زمین رو روی آب‌های متلاطم مسطح کرد و به وسیلۀ کوه‌ها محکم کرد تا از جاش تکون نخوره. ⏹ همین جا توقف کنیم. ♦️اون چیزی که مبدأ ایمان آوردن تملیخا شده، تفکر رو آیه‌هاییه که خدا جلو همۀ بنده‌هاش گذاشته. ✅ تملیخا حرف خدا رو به صورت مستقیم از یه پیغمبر نشنیده، اون و بقیۀ دوستاش، وقتی به آیه‌ها و نشونه‌های خدا، خوب توجّه کردن و ایمان آوردن، بعدا خودشون شدن آیه. 🔸اصحاب کهف یه مدّت تو تقیه بودن و عقایدشون رو ابراز نمی‌کردن؛ ولی بعد از مدّتی تصمیم گرفتن تقیه رو بذارن کنار و توحیدشون رو علنی کنن. 🍃وَ رَبَطنا عَلي قُلُوبِهِم إِذ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الأَرضِ لَن نَدعُوَا مِن دُونِهِ إِلهاً لَقَد قُلنا إِذاً شَطَطاً. 🍂و دل‌هايشان را محكم ساختيم در آن موقع كه قيام كردند و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمان‌ها و زمين است هرگز غير او معبودى را نمى‌خوانيم كه اگر چنين كنيم، سخنى به‌گزاف گفته‌ايم. ✨(سورۀ کهف(۱۸)،‌ آیۀ۱۴). 🔸دقیانوس کسایی رو که خداییِ اون رو منکر می‌شدن، می‌کشت. اصحاب کهف وقتی در برابر دقیانوس بلند شدن، در اصل قید همه چیز رو زدن. هم از موقعیتشون گذشتن و هم از جونشون. ✔️ این جا هم خدا اصحاب کهف رو تنها رها نکرد. خودش دل اونا رو محکم کرد: «وَ رَبَطنا عَلیٰ قُلُوبِهِم». ☑️ خدا راه رو نشون می‌ده؛ ولی برا پیمودن یه راه پر از فراز و نشیب، دل قرص و محکمم می‌خوایم. خدا دلمون رو هم قرص می‌کنه. ♦️وقتی کسی ایمان می‌آره به خدا و اون رو همه‌کارۀ زندگیش می‌دونه، تسلیمش می‌شه. تسلیم که شد، خدا دلش رو طوری به خودش می‌بنده که هر جا می‌ره احساس می‌کنه که سر رشته دست خداست، برا همینم آب تو دلش تکون نمی‌خوره. صد و چهل و هفتم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌹🌹🌹🍃➖➖➖ 🌹 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و هفتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇