محسن عباسی ولدی
🍃حقیقت دین خدا وقتی که دین را آن طور که خودمان خواستیم تعریف کردیم درد دینمان نیز همانی می‌شود که از دلِ دینِ من درآوردی‌مان بیرون می‌آید. وقتی کسی دینِ خودساخته‌مان را قبول نکند آه و فریادمان بالا می‌رود و گوش فلک را کر می‌کند. امان از دین‌های من درآوردی! وقتی هر کسی برای خودش دینی ساخت و دینش را ملاک زندگی کرد زندگی دینی یک نفر از نگاه دیگری می‌شود بی‌دینی. آن وقت کسی که خودش را دین دار می‌داند با زندگی آن که او را بی‌دین می‌خواند دردش می‌گیرد و بار سنگین رسالت را روی دوش خویش احساس می‌کند. می‌رود برای دین‌دار کردن بی‌دین غافل از این که کسی که از نگاه او بی‌دین است خودش را آخر دین‌داری می‌داند. امروز آشفته‌بازاری است، بازار دین‌دارها. ریشۀ این آشفتگی فقط یک چیز است: ما شما را رها کردیم و خودمان برای خودمان دین ساختیم. اگر دین ما و شما یکی بود این قدر میانمان اختلاف نبود که یکی موی بر باد سپردۀ زنان را نشانۀ بی‌دینی و کفر بداند و دیگری خیال کند که عبادت به جز خدمت خلق نیست و یکی هم بگوید می بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن. ای کاش تا وقتی که دین ما شبیه دین تو نشده نه ای کاش تا وقتی که دین ما عین دین تو نشده درد دینمان گل نکند. آنهایی که برای خودشان دینی ساخته‌اند که با دین تو فاصله دارد همان بهتر که چیزی به نام درد دین نداشته باشند. این دین‌دارها اگر دینشان فقط برای خودشان بماند هم ضرر دارند چه رسد به این که بخواهند دینشان را به این و آن هم یاد بدهند. من اگر دوست دارم شبیه تو باشم و درد دین داشته باشم باید به خدا التماس کنم دینی را که تو داری به من عطا کند. برای رسیدن به دینی که تو داری خدا یک راه در برابرم گذاشته و آن هم ذوب شدن در ولایت توست. من اگر دست به سینه، گوش به فرمان تو باشم دینم همانی می‌شود که تو داری و اگر دین تو را یافتم دیگر لازم نیست به دنبال درد دین بگردم چون درد دین جزو دین توست نمی‌شود دین تو را داشت و درد دین را نداشت. من همین حالا به تو اعلام می‌کنم: به هر دینی غیر از دین تو کافرم. اگر دینی که دارم دین تو نیست هر چه زودتر دینم را بگیر. من فقط دین تو را می‌خواهم. شبت بخیر حقیقت دین خدا! @abbasivaladi
1.4هزار مشاهده