🍃معلم درد کشیده دردهای دیگر اگر فقط کشیدنی است درد دین به گمانم آموختنی هم هست. کسی که به درد کشیدن بسنده می‌کند اگر گرفتار توهّم نباشد و واقعاً درد دین داشته باشد معلوم است که بلد نیست درد دین داشتن را. آن کسی هم که خیال می‌کند درد دین دارد ولی دین را نمی‌شناسد بی‌تردید دچار توهّم شده. بدون شناخت دین، کجا می‌شود درد دین پیدا کرد؟ کسی که دین را شناخته اگر خوب شناخته باشد باید بلد باشد درددین کشیدن را. آقا! تو خود دینی! دیدنت هم شناختن دین است و هم یاد گرفتن درد دین کشیدن. می‌خواهم درد دین را از تو یاد بگیرم. یادم هست که پیش از این گفتم یک لحظه تماشای تو مرا بس است امّا عیبی دارد حالا بگویم می‌خواهم چند روزی با تو باشم؟ خودت که می‌دانی یک لحظه با تو بودن برای یافتن درد دین کافی است من می‌خواهم دردکشیدن را یاد بگیرم. یاد گرفتن درد کشیدن، با یک لحظه تمام نمی شود. باید نشست و با دقّت دید و یاد گرفت. یک لحظه تماشای تو به قدری قیمتی است که اگر همۀ هستی من خرج خریدنش شود باز هم کفاف نمی‌دهد. مثل این است که بخواهم با ریگی از بیابان بروم برای خریدن کوهی از طلا. حالا چه کار باید بکنم تا اذن چند روز با تو بودن را پیدا کنم؟ قول می‌دهم مایۀ آزارت نباشم. من می‌خواهم بدانم کدام یک از بی‌دینی‌ها تو را بیشتر به درد می‌آورد؟ و ببینم وقتی بی‌دینی می‌بینی، چه کار می‌کنی؟ می‌خواهم از زبان تو بشنوم پاسخ این پرسش‌ها را: آیا می‌شود بنشینیم و آه بکشیم و دلمان خوش باشد که درد دین داریم؟ آدمی که درد دین دارد چه چیزهایی در زندگی‌اش تعطیل می‌شود؟ الآن در زندگی تو چه چیزهایی تعطیل شده؟ آیا می‌شود در این روزگار درد دین داشته باشیم و همه چیز زندگی‌مان هم سرجایش باشد؟ تو همه چیز زندگی‌ات سر جایش هست؟ این طور نمی‌شود، باید ببینمت. به من بگو چه کار کنم تا ببینمت. شبت بخیر معلّم دردکشیده! @abbasivaladi