🍃آرام دل
دلم بدجور شور میزند آقای من!
آرام و قرار از کفم رفته.
دلشورهای که چارهای برایش پیدا نمیشود
زیر و رو میکند وجود آدم را.
کسی که گرفتار این دلشوره است
دوست دارد بخوابد
ولی دلشورهای که من دارم
به قدری زیاد است
که حتّی در خواب هم رهایم نمیکند.
کمی که میخوابم
از خواب میپرم و باز هم دست و پنجه نرم میکنم
با دلشورهای که قصد رها کردنم را ندارد.
داشتن تو خودش بال است
ولی وقتی محبّتت در دل کسی میافتد
هفت زمین و هفت آسمان روی دوشش
باری را احساس میکند
که کشیدنش توان یلان نبرد را میخواهد؛ بلکه بیشتر.
به دست آوردن محبّتت حرفی است
نگه داشتن آن حرفی دیگر.
برای نگه داشتن محبّت تو چه کار کردم در خور محبّتت؟
چرا هنوز شب را از روز تشخیص میدهم؟
چرا دوست خوابم و فراری از بیداری؟
این دغدغههای کوچک چیست که به پای دلم بسته است؟
نسبتشان با محبّت تو را هنوز پیدا نکردهام.
برای نگه داشتن محبّت تو باید جان داد
من چه کار دارم میکنم به راه محبّتت؟
این دغدغه های کوچک چیست که به پای دلم بسته است؟
این دلشوره امانم را بریده.
با تپشهای تندی که به جان قلبم انداخته
قلبم دیگر از تپیدن خسته شده.
قفسۀ سینهام دوست دارد بشکند
دیگر از دست نفس نفس زدنهایم خسته است.
میخواهم بگویم دلم را آرام کن
میبینم آرام که میشوم گویی غافل میشوم
میخواهم بگویم نگهدار این دلشوره را برایم
میبینم با وجود این دلشوره
زمین و زمان برایم پر از اضطراب شده.
میشود خودت بگویی باید چه کار کنم با این دلشوره؟
ماندن و رفتنش دست تو
فقط به دادم برس آقا!
شبت بخیر آرام دل!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi