🍃صاحب نفس رحمانی
دلم تنگِ تنگ است.
گویی هر چه بیشتر
تنگ شدنش را برای تو میستایم
بیشتر و بیشتر تنگ میشود.
داشتم با خودم میگفتم
مگر تنگتر از دل من
دل دیگری زیر سقف این آسمان هست؟
که دلم به زبان آمد و گفت
دلهای تنگ را ندیدهای
که مرا بیتابترین میخوانی.
باید برو بیایی داشته باشی در محلّۀ دلها
تا بدانی به چه دلی، دلِ تنگ میگویند.
دلم میگفت دلهایی که در تنگ شدن برای تو
گوی سبقت را از او ربودهاند بسیارند.
میگفت دلهایی را دیده که به قدری برای تو تنگ شدهاند
که دیگر با چشم دیده نمیشوند
زیر دست و پا میافتند
امّا شدّت بیتابیشان برای تو
حسّ دردی جز درد فراق را از آنان گرفته است.
میگفت دلهایی را دیده
که اصلاً تنگی همه در محلّۀ دلها
مدیون بیتابی آنهاست.
به قدری بیتاباند که به هر جمعی میرسند
نفسشان بیتاب میکند آن جماعت را.
میگفت این دلها از بیتابی حرفی نمیزنند.
زیرا نفسشان کافی است
برای جان به لب کردن یک دنیا دل.
حرف اگر بزنند کشتهها میگیرد واژه واژۀ کلامشان.
میگفت در محلّۀ دلها
من به گرد پای دلهای تنگ هم نمیرسم.
آنها به لطف چشم خطاپوششان
مرا دلِ تنگ مینامند.
چه قدر این حرفِ دلم، حیرانم کرده که گفت:
اگر صدای نفست روزی
دلهای دیگران را برای یار تنگ کرد
بدان به قدری بیتاب یار شدهام
که در محلّۀ دلها
سری در سرها در بیاورم.
من دلم تنگ توست، خیلی هم تنگ.
ولی حرفهای دلم میگوید
«خیلی» برای تو هنوز هم کم است و اندک.
من دوست دارم صدای نفسم
دنیایی را بیتاب تو کند آقا!
خودت چنین نفسی به من ببخش.
شبت بخیر صاحب نفس رحمانی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi