🍃مهربان من داشتم با خودم فکر می‌کردم که چرا به من شب بخیر نمی‌گویی. به خودم می‌گفتم که تو مهربانی مهربان‌تر از آن که گُردۀ واژه‌ها تاب تحمّلش را داشته باشد و مهربان‌تر از آن که حتی در چنگ خیال بیاید. شاید شب بخیر نمی‌گویی چون می‌دانی که من آدمم و نیازمند خواب ولی اگر شب بخیرت را بشنوم دیگر خواب از چشمانم رخت می‌بندد و ‌می‌رود تو دوست نداری مرا بی‌خواب کنی. آقای مهربانم! قبول دارم که شب بخیر تو خواب را از چشمان خواب زده می‌زداید که هیچ پیرِ مرده را زنده می‌کند چونان یک جوان رشید. امّا تو به من شب بخیر بگو من قول می‌دهم دست این چشم‌ها را چنان به دست خواب بسپارم که گویی چند سالی است مرده‌ام. من تشنۀ شب بخیر تو هستم هر کار بخواهی می‌کنم تا یک بار از زبان تو شب بخیری بشنوم. شبت بخیر مهربان من! #بهانه_بودن #شب_بخیر #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi