🍃نگاهت شفای دردم
آقا! آقا! آقا!
باید نشست و فکری کرد به حالِ حال خراب من.
حالم خرابتر از این حرفهاست
اگر تو را نمیشناختم و خدای تو را
امیدم تا به امروز هفتاد کفن پوسانده بود.
حال خراب من
فقط کسی را مأیوس نمیکند
که یا عقل ندارد
و یا ایمان به خدای رحمان و رحیم تو دارد.
گرهی که به حال من افتاده
فقط با سر انگشت دست تو باز میشود
که دست خدا روی زمینی.
همۀ آدمها اگر دست به دست هم بدهند
توان باز کردن این گره را ندارند.
امتحان کردهام که میگویم
پیش هر کسی جز تو رفتم
کلاف حالم سر در گمتر شد.
این گرههای تو در تو را که میبینی
هر کدامشان را
آدمهایی به حالم انداختهاند
که فکر میکردم کارشان گرهگشایی است.
کار، کار خود توست.
تا هر وقت که جان داشته باشم و توان
التماست میکنم
من یقین دارم التماس کردن به تو
خودش داروی حال بدی است
که نایی برایم نگذاشته.
نشانهاش هم این است:
در این چند روزی که دارم به تو التماس میکنم
احساس میکنم کمی و حتّی بیشتر
حالم رو به بهبودی است.
این فرق التماس کردن به تو و التماس کردن به دیگران است.
به دیگران التماس کردم
قدمی برداشتند که کاری برایم کنند
انگشت تدبیر پیش آوردند
که گرهی از حالم باز کنند
گرهها کورتر شد، کار دلم پیچیدهتر.
به تو التماس کردم، فقط التماس.
تو ایستادهای هنوز به تماشا، فقط تماشا
ولی حالم بهتر از پیش است.
گرهها شل شده
کار دلم رو به گشایش است.
کی میخواهم باور کنم که نگاه تو
کار هزار هزار هزار سرپنجۀ تدبیر آدمهای دیگر را میکند؟
اصلاً اگر همۀ آدمها تدبیرشان را روی هم بریزند
کار یک نیم نگاه تو را از پیش نمیبرند.
من التماس میکنم، تو تماشا کن
همین طور که پیش برویم
خوب میشوم و به دردت میخورم.
التماس میکنم نگاهت را از من نگیر.
شبت بخیر نگاهت شفای دردم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi