✅از تمام اینها که بگذریم، به سختی انداختن با تجمّل‌گرایی، تفاوتی از زمین تا آسمان دارد. این که در مهمانی‌های ما سفره‌های پُر زرق و برق رسم شده، هیچ نسبتی با دین ندارد. این اشرافیگری‌ها را نباید به اسم اسلام تمام کرد. 🍃یادش به خیر. قدیم‌ترها، سفره‌هامان پُر بود از صفا و صمیمیّت. 🍃غذاها با آدم حرف می‌زدند. حرف‌هایی که غذاها برایمان داشتند، طعم غذا را هر چه بود، در کاممان گوارا می‌کرد. 🍃غذاها را که نگاه می‌کردی، به آدم می‌گفتند: ما پیش از آن که شما بیایید، پیش صاحب‌خانه بودیم. 🍃 تک تکمان شهادت می‌دهیم که زن خانه، ما را که می‌پخت، چاشنی یک‌دلی، نمک محبّت و ادویۀ صفا را با ما همراه می‌کرد. 🍃ما روی شعله‌های خلوص، پخته شده‌ایم و با نگاه به چشمان منتظر صاحب‌خانه، جا افتاده‌ایم؛ چشمانی که از آمدنتان، واقعاً خوش‌حال بودند. برای همین است که این قدر به دلتان می‌نشینیم. 🍂امروز امّا بسیاری از سفره‌ها، پُر شده‌اند از زرق و برقی که چشم مهمان را می‌زند. 🍂غذاها با آدم حرف می‌زنند؛ لحنشان پرُ از گلایه است. هر چه قدر هم که خوش‌مزه باشند، شنیدن این همه حرف، غذا را به کام انسان، زهر می‌کند. 🍂این غذاها می‌گویند: ما پیش از آن که شما بیایید، پیش صاحب‌خانه بودیم. تک تکمان شهادت می‌دهیم که زن صاحب‌خانه، ما را که می‌پخت، چاشنی تفاخر، نمک تکبّر و ادویۀ چشم و هم‌چشمی را با ما همراه می‌کرد. 🍂ما روی شعلۀ ریا، پخته شده‌ایم و با نگاه به چشمان مضطرب صاحب‌خانه، جا افتاده‌ایم؛ چشمانی که نگران بودند آیا با این غذاها می‌توانند آبرویی پیش مهمان‌ها کسب کنند؟ برای همین است که هر چه‌قدر خوش طعم هستیم؛ امّا دل‌نشین نیستیم. 🍂اگر چه دیروز بر سر سفره‌ها، یک نوع غذا بود؛ امّا هر لقمه‌اش برای کام انسان، طعمی نو داشت و امروز، اگر چه سفره‌ها رنگارنگ است؛ امّا گویی غذاها، طعم خود را از دست داده‌اند. ⁉️راستی چرا ما از خوردن این غذاها لذّت می‌بریم؟! ⚠️مراقب باشید. اگر غذاهایِ فخرنشان و تکبّرآلود به کامتان مزه می‌دهد، ذائقه‌تان بیمار شده. این بیماری، خطرناک است. زودتر درمانش کنید. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ۱۳۸ _ ۱۳۷ @abbasivaladi