🍃خزانه دانش خدا با این حوصله‌های سر رفته چه باید کرد؟ حوصله‌هایی که به این راحتی با هر چیزی سرکیف نمی‌شوند. زندگی صبح تا شب برای این حوصله‌ها یک سریال تکراری شده که تکرارهای مداومش این حوصله‌ها را هر روز سر رفته‌تر از دیروز می‌کند. هر چه قدر وعده دادیم به این حوصله‌ها که صبر کنند تا این که شاید چیزی سر برسد که درمان سررفتگی آنها باشد هیچ چیزی سر نرسید و حوصله‌ها از دست بدقولی‌های ما هم عاصی شدند. بگذار بگویند که من می‌خواهم همه چیز را به انتظار تو وصل کنم راست می‌گویند. چیزی جز این نیست. همه چیز به انتظار تو ختم می‌شود. بر سر حوصله‌های سر رفته دیگر نمی‌شود شیره مالید. هر چه می‌گذرد، حنای نیرنگ‌های آخرالزمانی برای فریفتن حوصله‌ها بی‌رنگ‌تر می‌شود. این حوصله‌ها را فقط یک چیز سرکیف می‌کند آن هم انتظار توست. چه بد فهیمده‌اند انتظار را کسانی که خیال می‌کنند انتظار تو وقتی طولانی شود حوصله‌ها را سر می‌برد! انتظار تو هر روز معنای جدیدی را به زندگی می‌دهد مگر می‌شود منتظر تو بود و یک روزمان شبیه دیروزمان باشد؟! و کیست که هر روزش با دیروز فرق داشته باشد و گلایه کند از سر رفتن حوصله‌اش. آنهایی که انتظار تو را وقتی که طولانی می‌شود، حوصله‌سربر می‌خوانند انتظار را نشستن و تماشا کردن معنا کرده‌اند. انتظاری که بلند شدن و حرکت کردن باشد هیچ گاه حوصله‌ها را سر نخواهد برد. من حوصله‌ام سر رفته از زندگی می‌خواهم منتظر تو شوم تا برگردم به زندگی. به دلم که نگاه می‌کنم می‌بینم یک دنیا تعلّق دارم به این دفترها و کتاب‌هایی که دور و برم را گرفته‌اند. شما هم دانش را دوست دارید و همچنین کسانی را پی‌جوی دانش‌اند امّا خودتان بهتر می‌دانید که گاهی محبّت دانش چنان حجاب می‌شود که نمی‌گذارد نوری از شما به سوی ما بیاید. دانش، خود شمایید کسی که شما را نداشته باشد، از دانش بهره‌ای ندارد. ما از شما یاد گرفته‌ایم سیاهه‌های روی برگه‌ها را دانش ننامیم. از خودم این سؤال را زیاد پرسیده‌ام: اگر تو بیایی و به من فرمان دهی بساط پی‌جویی دانش را از میان این دفترها و کتاب‌ها جمع کنم چه غوغایی بر پا می‌شود در دلم؟ غوغای شوق یا غوغای دلهره؟ شوق پی‌جویی فرمان تو یا دلهرۀ دل کندن از دفتر و کتاب؟ چه قدر باریک‌اند برخی از این مرزها و شیطان خوب استفاده می‌کند از این باریکه‌ها. چه بد عاقبت است پی‌جوی دانشی که فرمان تو را بر زمین می‌گذارد؛ امّا کتاب و دفتر را نه! من از دانشی که تو را از من می‌گیرد باید بدم بیاید. از همین حالا باید تلاش کنم برای زدون محبّت چنین دانشی! حتماً تو هم مرا کمک می‌کنی. ریشه کن کردن این محبّت‌ها خیلی سخت‌تر است از کندن ریشه‌های محبّت‌هایی که ظاهرشان دنیا را فریاد می‌زند. شبت بخیر خزانۀ دانش خدا! @abbasivaladi