🍃موعود دل بی قرارم دل وقتی تنگ می‌شود منطق،‌ سرش نمی‌شود. با حرف، آرام نمی‌گیرد. ممکن نبودن را نمی‌فهمد. حتّی درکی از محال بودن هم ندارد. باید همانی را که هوایش را کرده، به او داد. هر چه قدر بگویی نمی‌شود بیشتر بی‌قراری می‌کند. باید راهی پیدا کنی برای فریفتنش. منطق، دل‌های سنگ را آرام می‌کند،‌ نه دل‌های تنگ را. دل، وقتی تنگ می‌شود معلوم است که با سنگ شدن فاصله بسیار دارد. با منطق هم اگر خواستی حرف بزنی باید به آن رنگ و لعاب عشق بدهی. منطق‌های عاقلانه، سوهان دل‌های تنگ است. دل، وقتی که تنگ می‌شود معلوم است که هنوز نازک است و رقیق. سوهان، دل نازک را تکه تکه می‌کند. دلم تنگ شده برایت. هر چه قدر با منطق به او گفتم هنوز لایق دیدارت نشده قبول نکرد که نکرد. با این حرف‌ها بی‌قراری‌اش را بیشتر کردم. خوش‌حالم که هنوز دلم به قدری سنگ نشده که حرف‌های منطقی، آرامَش کند و بسیار خوش‌حال‌تر از این که هنوز برای تو تنگ می‌شود. ولی تا کی به وعدۀ دیدار فردا می‌توان آن را فریفت؟ حنای وعده‌هایم دیگر رنگی ندارد آقا! کی می‌خواهی به داد دل بی‌قرارم برسی؟! شبت بخیر موعود دل بی‌قرارم! @abbasivaladi