▪️شاید دلتان بخواهد جای من باشید من همیشه هم‌نشین کسی هستم که شما دوست دارید برای لحظه‌ای هم که شده، هم‌نشینش باشید. ▪️لطفی که خدا در حق من کرده در حق چه کسی کرده؟ چه قدر خودم را زیر دِین خدا احساس می‌کنم امّا یادتان باشد خون دلی که من این جا می‌خورم هیچ یک از شما نمی‌خورید شنیده‌های شما همه برای من دیدنی شده‌اند. ▪️من اهل مدینه‌ام، وادی بقیع. من سنگم، سنگی که بالای قبر کریم مدینه گذاشته‌اند. ▪️من سنگم؛ ولی دلم از سنگ نیست. آب شدن سنگ فقط یک ضرب المثل نیست عین حقیقت است. ▪️خدا خواسته که سر پا بمانم بالای قبر کریم و گرنه همان روز اوّلی که مرا این جا گذاشتند آب شده بودم از غصه. ▪️فولاد هم اگر باشی این جا برای آب شدن نیازی به آتش نداری. آتش غربت کریم به قدری زیاد است که در چشم بر هم زدنی آبت می‌کند. من سنگم و به تنهایی در این وادی غربت بار گنبد و گلدسته و ضریح را به دوش می‌کشم. ▪️کاش زیباتر از این بودم! چه قدر دوست داشتم حالا که بالای قبر کریم قرار گرفته‌ام کسی مرا می‌داد به حجّار عاشقی تا بتراشد. ▪️من اگر چه پنجره‌های ضریح را ندارم و بلندای گنبد و گلدسته را امّا به تنهایی کار ضریح و گنبد و گلدسته را انجام می‌دهم. ▪️شرمنده‌ام که زیبایی گلدسته را ندارم و شکل گنبد نیستم و کسی توان گره زدن دستانش را به پنجره‌ای که ندارم ندارد. ▪️گاهی که غصۀ غربت کریم می‌خواهد از پا در بیاورد مرا با چشم‌هایم دنبال مرقد بی‌نشان مادرش می‌گردم و خدا را شکر می‌کنم که کریم ضریح و گنبد و گلدسته اگر ندارد، نشانه‌ای دارد و از چشم‌ها پنهان نیست. @abbasivaladi