🍃یار مهربان من توبه از حقّ الناس، همیشه آسان نیست. بسته به این که حقّ چه کسی به گردنت باشد و چه حقّی توبه آسان می‌شود یا سخت. دل من برای تو بود. من آن را بی‌اجازه‌ات به کسی دیگر دادم. تو دلت شکست وقتی که من از تو دل کندم. الآن حقّ الناسی به گردنم آمده. ناسش تویی، که برترین خلق خدا روی زمینی. هم آنچه مال تو بود را غصب کردم هم دلت را آزردم هم این که مدّت‌ها این غصب و دل آزردن را طول دادم. یک لحظه‌ هم اگر بود، زیاد بود. حالا با این مدّت طولانی، چه خاکی به سر بریزم؟ به من گفته‌اند اگر حقّ الناسی به گردنت بود تا می‌توانی، باید تلاش کنی صاحب حق را راضی کنی. کوتاهی اگر کنی، معلوم نیست خدا تو را ببخشد. حالا آمده‌ام پیش تو که صاحب این حقّ بزرگی. به من بگو چه کار کنم تا راضی شوی از من؟ من اگر دل تو را راضی نکنم نه می‌توانم راحت زندگی کنم و نه راحت بمیرم. اگر دوست داری که راحت نفس بکشم و دوست نداری زجرکش بشوم به من بگو چه کار کنم تا راضی شوی از من؟ توان من اندک است، این را تو خوب می‌دانی حقّ تو بزرگ است،‌ این را خودم خوب می‌دانم ولی تو دل مهربانی داری، این را همه می‌دانند. به توان کمم که نگاه می‌کنم، ناامید می‌شوم از راضی کردنت به بزرگی حقّت که فکر می‌کنم، وجودم می‌شود یأس به مهربانی که می‌اندیشم، یک سره می‌شوم امید. آقا! به من بگو چه کار کنم تا راضی شوی از من؟ شبت بخیر یار مهربان من! @abbasivaladi