🍃بهشت من من هنوز مشکل دارم. مشکلی که اگر تو پا پیش نگذاری امیدی به حل کردنش نیست. مشکل دیروز و امروزم نیست. تا یادم می‌آید، این مشکل را داشتم. نه این که نشسته باشم و تماشاچی مشکلم باشم نه، گشته‌ام به دنبال راه حل؛ ولی پیدا نکرده‌ام. این مشکل، روز به روز بر شرم من از تو می‌افزاید. با این که مشکلم را می‌دانی، ولی باز هم آن را واگویه می‌کنم: من فقط وقتی که درد دارم به سراغ تو می‌آیم وقتی که دردی نیست یا احساسش نمی‌کنم تو را هم فراموش می‌کنم. چه قدر بدم! نه؟! اگر کسی با من این گونه باشد دوست ندارم که با او دوست باشم. ولی تو که مثل ما نیستی؟ هستی؟! نمی‌دانم این که می‌خواهم بگویم راه حل مشکلم هست یا نه ولی به گمانم باشد. اگر نیست، بگو تا به فکرش نباشم. فکر می‌کنم اگر تو با من دوست شوی و طعم دوستی تو در دلم بنشیند حتّی اگر خودم هم بخواهم، نمی‌توانم تو را فراموش کنم. اشتباه می‌کنم؟ من هر چه قدر بد باشم این را خوب فهمیده‌ام که بی یاد تو زندگی کردن در جهنّم نفس کشیدن است. دم و بازدم در این جهنّم، عذاب الیم خداست. مرا از عذاب الیم خدا نجات بده و با من دوست شو. شبت بخیر بهشت من! @abbasivaladi