🍃راز زندگی ما از هم می‌ترسیم؛ چون زنده نیستیم. مرده‌ها ترسناک‌اند. ما از کودکی تا بزرگی، از مرده‌ها می‌ترسیم. ما از هم می‌ترسیم؛ چون عاشق نیستیم. آدم‌هایی که عاشق نیستند، هر جرم و جنایتی از آنها بر می‌آید. ما از کودکی تا بزرگی، از مجرم‌ها می‌ترسیم. زندگی به عشق بند است. وقتی که عاشق نباشیم، مرده‌های جنایتکاریم. می‌بینی چه قدر ترسناکیم! ما حتّی از خودمان هم می‌ترسیم. برای همین هم از خلوت‌کردن با خویش فرار می‌کنیم. تا کمی به خودمان می‌آییم، وحشت همۀ وجودمان را می‌گیرد. خدا نکند کسی بخواهد خودمان را نشانمان بدهد. دماری از روزگارش در می‌آوریم که راه خانه‌اش را گم کند. ما هزار نقاب می‌زنیم بر صورتمان تا هر کدام که افتاد، باز هم نقابی باشد که نگذارد خودمان را ببینیم. چه قدر بی‌ تو نفس کشیدن، ترسناک است. برای فرار از این ترس در چه دام‌هایی که گرفتار نشدیم! آقا! باقی این ترس را بر ما ببخش و با عشقت ما را زنده کن. شبت بخیر راز زندگی! @abbasivaladi