🍃امید امیدواران
ما وقتی دلمان از کسی میگیرد، گویی اختیارش از دستمان میرود.
به دلمان میگوییم، باز شو، میگوید نمیخواهم.
میگوییم فراموش کن، میگوید نمیتوانم.
میگوییم ببخش، میگوید هرگز.
در میان دلیلهای دلگرفتگی، بیوفایی از همهشان قویتر است.
وقتی کسی با تیغ بیوفایی به جان دلمان میافتد
گویی جای زخمهایش هیچ گاه قصد خوب شدن نمیکنند.
امان از وقتی که کسی بوی بیوفایی بدهد
یا از او دور میشویم
یا اگر نزدیک شدیم، تحمّلش میشود ریاضت روز و شبمان.
اگر هم دلش را داشته باشیم
انتقامی از او میگیریم که دلمان خنک شود.
هر چه باشد، ما دل دوست شدن با بیوفاها را نداریم.
دوستی با بیوفاها، هم تلف کردن عمر است و هم تکه تکه کردن دل.
آقا!
در این که بیوفا هستم، تردید ندارم
و شکی نیست که من دلت را با تیغ بیوفاییهایم
نه یک بار و دو بار، بارها و بارها تکه تکه کردم.
وقتی که به تو التماس میکنم با من دوست شوی
تنها از آن روست که یقین دارم تو مثل ما نیستی.
نمیدانم بگویم خدا را شکر که مثل ما نیستی
یا بگویم کاش تو هم مثل ما بودی!
شاید اگر مثل ما بودی، از ترس هم که شده، بیوفایی نمیکردیم!
ولی از کجا معلوم، شاید هم قید تو را میزدیم
ولی درس وفا را یاد نمیگرفتیم.
هر چه هست، خدا را شکر که هستی
و هزاران بار شکر که امیدم به دوست شدن تو با خودم
به یأس تبدیل نشده.
شبت بخیر امید امیدواران!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi