🍃حضرت کریم این قدر بر سرم نزن قاعده‌هایی را که در دنیای عاشقی هست ولی من بلد نیستم. این قدر سرزنشم نکن برای قاعده‌هایی که بلدم ولی ارادۀ به کار بستنشان را ندارم. من خبر دارم از وضع دلم از ایمانی که حال و روزش خراب است. بارها گفته‌ام و باز هم می‌گویم اگر التماس می‌کنم که با من دوست شوی نه برای لیاقتی است که در خویش می‌بینم. کدام لیاقت؟ اگر لیاقتی در من باشد لیاقت دوست شدن با شیطان است. من التماس می‌کنم چون به کرامت تو اعتماد دارم. ابتدا تا انتهای زندگی‌ام را که مرور می‌کنم تلّی از کارهای روی هم انباشته را می‌بینم که نشانی از تو در آنها نیست. به کارهایی که خیال می‌کنم برای توست خیره می‌شوم از خدا می‌خواهم که خودبینی را در من کور کند شرمنده‌ام حتّی کارهایی که نشان تو رویشان بود، برای تو نبود من چه کار کرده‌ام برای تو؟ هیچ. از چه چیزی گذشته‌ام برای تو؟ هیچ. از میان این هیچ‌ها مگر می‌شود لیاقتی بیرون کشید. خدا را شکر که کارم به کریم افتاده. کریم اگر نبودی، حتّی اجازۀ التماس هم نمی‌دادی. التماس می‌کنم فرصت التماس کردن را از من نگیر. من با این التماس‌ها زندگی می‌کنم. این زندگی را به کرمت بر من ببخش. شبت بخیر حضرت کریم! @abbasivaladi