🍃حقیقت زندگی
مرا برگ زرد پاییزی ببین زیر پای رهگذرانی که نمیفهمندم. از صدای شکستن استخوانهایم لذت میبرند و احساس شاعرانه به خود میگیرند.
برگ زرد پاییزی ناخواسته از درخت جدا شد؛ ولی من سزاوار این له شدنها هستم؛ زیرا خودم از تو جدا شدم.
خدا مرا متصل به تو آفرید و راز تداوم حیاتم را در اتصال به تو تعریف کرد. من از تو منقطع شدم و زندگی را در جای دیگری جدا از تو جستجو کردم. حالا پشیمانم و میخواهم برگردم به سوی شجرۀ طیبهای که متصل به عرش خداست. راه برگشت را نشانم بده. مرا سبز کن، جان بده و زندگی دوباره ببخش که از نفس کشیدن در متن مرگ بیزارم.
از من چیزی نمانده، حتی دیگر زیر پای رهگذران، صدایی نمیدهم. باد پاییزی تکه تکههای مرا به این سو و آن پراکنده کرده. روی این زمین تنها کسی که مرا میبیند، تویی. تکههای وجودم را جمع کن پیش خودت. دلم برای زندگی تنگ شده.
شبت بخیر حقیقت زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi