🍃محبوب خدا دلم برای کسی که دوستش دارم تنگ است. از دلش خبر ندارم نمی‌دانم که دلش برایم تنگ می‌شود یا نه. شب و روز به یادش هستم از یادش آگاه نیستم نمی‌دانم که به یادم هست یا نه. نامش را که می‌شنوم، دلم می‌لرزد نمی‌دانم که نامم را یادش هست یا نه. عکسش را که می‌بینم جهانم به هم می‌ریزد نمی‌دانم که عکسی از من به خاطرش مانده یا نه. هر روز که از خواب بلند می‌شوم منتظر خبری هستم از جانب او نمی‌دانم که پی‌جوی خبری از من هست یا نه. شب‌ها که می‌خوابم، به قدری یادش ذهنم را به تسخیر کشیده که رؤیاهایم را به تسخیر می‌کشد. نمی‌دانم که حتّی یک بار مرا به رؤیاهایش راه داده یا نه. و در میان لحظه‌هایی که دلم تنگ او می‌شود بر سرم می‌کوبم و می‌گویم: وای بر من که دلم برای تو تنگ نمی‌شود! این روزها دل‌تنگی برای هر کسی جز تو که باشد، بلای جانم می‌شود. اگر چه تا این لحظه به من نگفته‌ای که با من دوست می‌شوی یا نه ولی من که تردید ندارم تو دوستم داری. اگر چه از زبانت نشینده‌ام که دلت برایم تنگ می‌شود یا نه ولی مگر شک دارم که تو دل تنگ منی؟ من می‌دانم که تو لحظه‌ای مرا فراموش نمی‌کنی و همیشه پی‌جوی حال منی پس چرا دلم برای تو تنگ نمی‌شود؟ آرزو دارم پیش از آن که بگویی با من دوست می‌شوی یا نه به قدری دلم برایت تنگ شود که رو به موت شوم آن گاه خبری از تو برسد که می‌خواهی با من دوست شوی و من با این خبر، جانی دوباره بگیرم و به زندگی بر گردم. دلم را تنگ خودت کن آقا! شبت بخیر محبوب خدا! @abbasivaladi