🍃زائر امام رضا امشب با پای دلم می‌روم مشهد. از باب الجواد وارد می‌شوم به این امید که دل امام رئوف، با من مهربان‌تر از همیشه باشد. وارد صحن جامع می‌شوم، باشد که جامع همۀ خوبی‌هایی بشوم که تو دوست داری. از دالان صحن قدس رد می‌شوم و در میانۀ صحن می‌ایستم، شاید از حالات شیطانی‌ام فاصله بگیرم و قدسی شوم. صحن قدس را پشت سر می‌گذارم قدم قدم نزدیک می‌شوم به صحن گوهر شاد. در آن جا به دنبال گوهرِ شادی می‌گردم، همان گوهری که عالمی به دنبال آن است. می‌ایستم پشت پنجره‌ای که رو به ضریح، دل‌ها را گره می‌زند به امام. می‌مانم که وارد شوم یا همان جا بمانم. در حیرت ایستادن پشت خلوت پنجره یا رفتن در متن ازدحام ضریح، با تو حرف می‌زنم. خوشحالم که وقتی به ضریح نگاه می‌کنم و می‌خواهم با صاحب آن نجوا کنم، تو در نظرم می‌آیی و بی آن که بخواهم، میان تو و امام رضا خلط می‌کنم. من این اشتباه را دوست دارم؛ اصلا سفر به مشهدی که مرا بیشتر یاد تو نیندازد، هدر دادن عمر و تلف کردن مال است. مرا هیچ گاه به مشهدِ بی‌خودت دعوت نکن. شبت بخیر زائر امام رضا! @abbasivaladi