🍃یاردور از نظرم سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت تنم از واسطهٔ دوری دلبر بگداخت جانم از آتشِ مهرِ رخِ جانانه بسوخت هر سینه‌ای که در آتش غم تو می‌سوزد، گلستانی است که از شعله‌های آتشش عالمی خنک می‌شود. کسی اگر در این آتش بسوزد، خاکستر نمی‌شود، گُلی می‌شود که از عطر خوش آن، دسته دسته آدم مست می‌شوند. عاشق، کاشانه نمی‌خواهد که دلش از سوختن خانه، پر از تشویش شود. او جز به رسیدن فکر نمی‌کند. آدمی را که اهل طی کردن مسیر است، چه نیازی به مسکن!؟ آقای من! چنان آتش عشقت را به جانم بیفکن که جز دوری تو هیچ غمی دلم را نسوزاند. من به این آتش محتاجم! شبت بخیر یار دور از نظرم! @abbasivaladi