☘️تقوای مجسم☘️ به یاد دارم روزی در محضر حضرت استاد منتظر فرا رسیدن زمان نماز بودیم. استاد بر روی صندلی چوبی ساده خویش رو به تعداد محدود شاگردان نشسته بودند و ما نیز دو زانو رو به او زانوی ادب بر زمین زده، در سکوت خویش غرق بودیم. استاد نگاهی به چهره های ما انداختند و با لحن پدرانه ای فرمودند اگر سوالی دارید بپرسید. نگاه استاد گویی با ما چنین خطابی داشت: ز چشم من بپرس اوضاع گردون که شب تا روز اختر می‌شمارم بدين شکرانه می‌بوسم لب جام که کرد آگه ز راز روزگارم یکی از عزیزان هم از این موقعیت استفاده کرده و با حالت مودبانه ای از ایشان پرسیدند: آقاجان. نصیحت جامع و کاملی به ما بفرمایید؟ استاد فرمودند: اگر می‌نویسید، می گویم. ما نیز با جان و دل آماده کتابت کلام استاد شدیم زیرا که کلام اولیاء الهی وحی است و چگونه وحی نباشد در صورتی که عارف کسی است که به مقام قرب فرائض و قرب نوافل رسیده است! جان و دل را آماده کردیم تا در و گوهری که از لبان ایشان سرا زیر می‌گردد را با گوش جان شنیده و در لوح قلب نگاشته و از دل بر قلم و دفتر پیاده نماییم. من اين حروف نوشتم چنان که غير ندانست تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی استاد پس از آنکه دیدند همه منتظر کتابت فرمایشات ایشانیم فرمودند: «در ایراء، خانه استادم علامه حسن زاده آملی روحی فداه، اول کلمه‌ای که تعلیم فرمودند این بود «اتقوا الله و یعلمکم الله» و این مطلب حدود چهل سال طول کشید تا برایم ملکه شود. در مورد این آیه به تفسیر استادم، علامه طباطبایی مراجعه فرمایید. اواخر سوره بقره.)) و چه زیباست احترام این اساتید به علم. علم احترام و حریمی دارد. ایشان فرمودند اگر می‌نویسید مطلب می‌گویم ورنه به حریم علم جسارت می‌ش.ود و من اهل چنین جسارتی نیستم. آری. احترام علم واجب است. نباید کلام را هدر داد. این فرمایش استاد مرا به یاد آن حدیث عرشی انداخت که می فرمایند: «قیدوالعلم بالکتابة» علم را با نوشتن به بند کشید. آری به قول جناب سمندری، علاوه بر نوشتن در دفتر میباید در قلبتان هم بنویسید. اللهم ارزقنا. روزی به ایشان عرض شد: آقا، راه ملکه کردن این آیه (اتقوا الله و یعلمکم الله) چیست؟ فرمودند: (نمی‌شود. استاد می‌خواهد.) عرض شد: راهکاری به ما دهید. فرمودند: (راهی ندارد. چاره‌ای نیست. ما هم چاره‌ای نداشتیم. برای من چهل سال طول کشید تا ملکه شود.) آری. علامه حسن زاده ای می‌خواهد تا در جان بذر ملکات الهی را بیفشاند. علامه سمندری می‌خواهد تا در مزرعه جان زراعت کند و بذر علوم و معارف پاشیده و عمل صالح برداشت کند. سعی نابرده در اين راه به جايی نرسی مزد اگر می‌طلبی طاعت استاد ببر وقت دیگری سوال شد: حاج آقا. مهمترین مطلبی که از محضر حضرت علامه حسن زاده آملی آموختید چیست؟ ایشان بلافاصله فرمودند: اولین کلمه‌ای که آموختم در ایراء، این بود که اتقو الله و یعلمکم الله و این چهل یا پنجاه سال طول کشید تا در من ملکه شود. به ایشان عرض شد: آقا. این اولین چیزی که آموختید مهمترین چیز هم بوده است؟ نگاهی عمیق در چشمانمان انداختند و با حالتی تاثیر گذار فرمودند: بله. بنا بود یکی دو ماهی به زادگاهشان بروند و درس موقتا تعطیل شود که این تعطیلی حق است و برای شرد ضروری: مدتی این مثتوی تاخیر شد مهلتی بایست تا خون شیر شد در هنگام وداع کسی پرسید: نکته ای بفرمایید. باز هم همین نکته را به ما گوشزد نمودند. آری. اتقوالله و یعلمکم الله. این اولین مطلبی بود که از محضر آن علامه بزرگوار نجم الدین آملی آموختند و این مهمترین نکته ای بود که در طول تحصیل عایدشان شد و این آخرین نکته ای بود که به ما نیز سفارش نمودند. و حقیقتا خودشان تقوای مجسم بودند. چانه ایشان را نه عقل بلکه وحی می گرداند. نگاهشان، سکوتشان، کلامشان خدایی بود. والله که در وجودشان جز خدا نبود و ما نیز جز خدا ندیدیم. @abdesaleh