سبک 3 سنگین،زمزمه.... آروم آروم پا میزارم تو جاده ها با تاولایی که نشسته کف پام آسوده ام درد دیگه ندارمو تو این مسیر به یاد اون جسارتام بردند ، اسیرا رو به کوفه وحشیونه دشمن ، چرا میزد اونا رو بی بهونه هرکی، روی زبون ناله ی یا حسین داشت می شد ، جواب ناله ش درد تازیونه ای وای،امان امان از این همه غریبی..‌‌ یا ای وای،امان امان از این همه مصیبت... 🌸🌸🌸🌸🌸 پهنه بساط سفره توی موکبا شدیم پذیرایی همیشه بین راه اما جلو چشامونه تشنگیو گرسنگی کودکای بی گناه سه شب،در پشت دروازه ی شام واویلا پیچید ، بوی غذای شامیان تو صحرا سیرند ، لشکر ابن سعد ولی بمیرم تشنه ، خوابیده اند گلای باغ زهرا ای وای،امان امان از این همه غریبی..‌‌ یا ای وای،امان امان از این همه مصیبت... 🌸🌸🌸🌸🌸 ما با اراده اومدیم تو این مسیر کسی نبسته دستامون رو با طناب کسی نداده ما رو از ظلم وجفا با دیدن سرای رو نیزه عذاب زینب،چون ابر پاییزی همیشه بارید رو نی ، سر بریده ی حسینشو دید وقتی ، نگاش به حنجر بریده افتاد ای وای،به محمل از غُصّه سرش رو کوبید ای وای،امان امان از این همه غریبی..‌‌ یا ای وای،امان امان از این همه مصیبت... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158