بر دور کمر شال بهم ریخته دارد اندام کهنسال بهم ریخته دارد آتش نکشانید بر این خانه که این مرد از فاطمیه حال بهم ریخته دارد مانند علی رد طناب است به دستش در بند، پر و بال بهم ریخته دارد در پشت فرس از نفس افتاده، بمیرم آخر قدِ چون دالِ بهم ریخته دارد حالا سر پیری به روی خاک نشسته پیراهن پامال بهم ریخته دارد افتاده زمین پشت فرس، یاد رقیه چشم تر و احوال بهم ریخته دارد خون از کف پایش به زمین ریخت و فریاد از آن همه خلخال بهم ریخته دارد   مثل همه ی عمر فقط گریه و زاری بر روضه ی گودال بهم ریخته دارد eitaa.com/abdorroghaye