eitaa.com/abedini/556 🌐 جلسه ۱۶ 👇 🔻 دینداری مصداقی، با فنای فعلی و صفتی و ذاتی، در مصداق امام، که توحید مجسم است. 🔻 تمرّد شیطان در مقابل آدم، بخاطر استکبارش مقابل امر الهی بود، به جهت آن بود که آدم خلیفة الله و امر الهی بر او بود، ولذا تمرّد شیطان از امر الهی (که در ولایت روح الهی بود) موجب مطرود شدنش شد. 🔻 اینکه امّت پیامبر در مدت حضورشان تحت حاکمیت الهیِ پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه بودند، و پیامبر طی ۱۰ سال در مدینه ساختارِ قوانین اسلامی و نظام حاکمیت را شکل داده بود، اما مردم هنوز فرهنگ حاکمیت الهی را نیافته بودند و تحت ولایتِ تامّه‌ی روح الهیِ پیامبر که محل ظهور امر الهی بود قرار نگرفتند، لذا تولّی به ولایت حاکم الهی در وجودشان نهادینه نشد و در ماجرای سقیفه یک فلته و جَوّ شیطانی موجب شد که در برابر غصب خلافت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سکوت کنند. 🔻 چون مردم تدریجاً از ارزشها فاصله می یابند، لذا خلفای غاصب هم در ابتدا به ظاهر شبیه سنت های نبوی رفتار میکردند در ساده زیستی و عدالت طلبی و ... ، اما رفته رفته تا زمان عثمان از آن ارزش‌های سنن نبوی فاصله گرفتند و خلافت شد محل ظلم و ثروت گرایی و قبیله گرایی و اشرافی گری و ... ، لذا خود مردم دیگر تحمل نکردند و ریختند او را کشتند و رفتند سراغ امیرالمؤمنین (علیه السلام). اما بازهم در در دوران حاکمیت مولا علی و امام حسن (علیهما السلام) کاملا تحت فرهنگ دینداری مصداقی در ولایت الهی امام قرار نگرفتند. 🔻 در همان شهرهایی که خلافت الهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) با تابلوی تمام خوبی ها در مولا بود، در همان شهرها ۲۰ سال بعد رسیدند به جایی که راضی به حاکمیت یزید (لعنة الله علیه) شدند که تابلوی تمام بدی ها بود. چون دینداری مردم و اندیشه دینی بصورت مفهومی و زبانی در ادبیات و گفتگوها بود، اما بصورت مصداقی در قلب و احساسات قلبی آنها کشیده نشد که محبتی عملی و مصداقی به مصداق حق در امام حسین (علیه السلام) بیابند، و بغض و نفرت مصداقی به مصداق باطل در یزیدیان. 🔻 صرف سخنرانیِ مفهمومی مسئله‌ی دینداری را حل نمیکند، بلکه باید اندیشه اسلامی را در عمل و مصداق نشان داد. باید اندیشه‌ی عمیق باطنی را در مصادیقِ محسوس ظاهر کرد تا ابلاغِ بلیغ دین شده باشد. نه مثل ابوموسی اشعری ها که مثلا در زمان عثمان سخنرانیِ طوفانی برای تشجیع مردم بسوی جنگ و فضیلت جهاد با پای پیاده میخواند اما وقتی خودش میخواست راه بیافتد فقط چهل اسب را نگهداشته بود برای حمل اموال و ثروت خودش (از ترس اینکه در نبودش مصادره نشود). 🔻 در هر عملی روحِ عمل، مقام ولایت است. لذا اگر دینداری موجب قرب و مودت و تبعیت از امر ولیّ نشود دینداریِ مصداقی محقق نشده است. اعمال ریسمان اتصال به روحشان در امر ولیّ الله هستند. هر عملِ مقیّد و متعینی، موجب فنای در امر ولیّ مطلق میشود، که حکم ولیّ را بر میل خود نافذ میکند، و مَنِ مطلق ولیّ را بر مَنِ مقیّدِ خودش حاکم نماید، تا از آن حقیقتِ اطلاقیِ روحِ الهیِ امام، تمامِ دامنه ی اعمال و صفات و ذاتِ عبودیت و بندگی در سراسر وجود انسان جریان و سریان پیدا کند. 🔻 عاشورا بزرگترین گردنه‌ی نبرد حق و باطل، و مرز حیات اسلام و ممات اسلام است، که گلوگاه تاریخ در بزرگترین صحنه‌ی مرزبندیِ کاملِ جریانِ حق مقابل جریانِ باطل است، و لذا مردم در برابر عاشورا جبهه‌ی خویش را پیدا میکنند، که خود را در جبهه‌ی حق می‌یابند یا در جبهه‌ی باطل. 🔸 @abedini