#نهج_البلاغه
خطبه 101-خبر از حوادث ناگوار
ستایش و اندرز
ستایش خداوندی را كه اول هر نخستین است و آخر هر گونه آخری، چون پیش از او چیزی نیست باید كه ابتدایی نداشته باشد، و چون پس از او چیزی نیست پس پایانی نخواهد داشت، و گواهی می دهم كه جز او خدایی نیست، و خدا یكی است، آن گواهی كه با درون و برون قلب و زبان، هماهنگ باشد.
ای مردم! دشمنی و مخالفت با من شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانی از من شما را به پیروی از هوای نفس نكشاند، و به هنگام شنیدن سخن من، به گوشه چشم، یكدیگر را ننگرید. خبر از حوادث خونین آینده سوگند به آنكس كه دانه را شكافت، و جانداران را آفرید، آنچه به شما خبر می دهم از پیامبر امین (ص) است نه گوینده دروغ گفت و نه شنونده ناآگاه بود گویا می بینم شخص سخت گمراهی را كه از شام فریاد زند و بتازد و پرچمهای خود را در اطراف كوفه بپراكند، و چون دهان گشاید، و سركشی كند، و جای پایش بر زمین محكم گردد، فتنه فرزند خویش را به دندان گیرد، و آتش جنگ شعله ور شود، روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند. و آنگاه كه كشتزار او به بار نشست، و میوه او آبدار شد، و چون شتر مست خروشید، و چون برق درخشید، پرچمهای سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز درآید، و چونان شب تار و دریای متلاطم به مردم روی آورند. از آن بیشتر، چه طوفانهای سختی كه شهر كوفه را بشكافد، و چه تندبادهایی كه بر آن وزیدن گیرد، و به زودی دستجات مختلف به جان یكدیگر یورش آوردند، آنها كه بر سر پا ایستاده اند درو شوند، و آنها كه بر زمین افتادن
د لگدمال گردند.
@nahjolbalaghe5 ❤️ 🍃