یادتون هست چند ماه پیش، عکس نامهای✉️ که پسرم به حاج قاسم نوشته بود را فرستادم که تازه وسطهای کلاس اولش بود و تازه یاد گرفته بود بنویسه و بخونه.
الان تقریبا بیست روزی میشه که مدرسه نمیره و تعطیل شده. امروز دیدم پسرم🧒🏻 سراغ جامدادی✏️🖊 و پاککنش را ازم میگیره.
منم چون درگیر کارهای خونه بودم، آدرس دادم کجاست و رفتم مشغول کارها شدم.
چند دقیقه آروم نشستن پسرم و اینکه مشغول نوشتن بود، من رو به تعجب واداشت. برگشتم پیشش و گفتم: پسرم چکار میکنی ؟
🧒🏻: مامان نامه قبلی خوب نبود، خودمم نفهمیدم چی نوشتم، نشستم دارم یک نامه بهتر مینویسم.
👩🏻: تموم کردی میشه بدی من بخونم؟
🧒🏻: آره اما آروم برای خودت بخون.
اول که بهم داد فقط چند خط📝 نوشته بود. بهش دادم و رفتم سراغ کارهام.
چند دقیقه بعد اومد گفت: مامان ببین کاملتر و بهتر کردم.👌
حرکت پسرم برای خودم خیلی جالب بود. داشتم فکر میکردم شاید اگه دفعه اول سریع به نوشتهاش واکنش نشون میدادم و خودم غلطهایش را میگفتم، پسرم الان با میل خودش سراغ نامهاش نمیومد و دوباره از اول نمینوشت.
الان هم غلط داره اما خیلی کمتر از قبل👏
🌸فرصت دادن به بچهها برای اشتباه کردن و
عجله نکردن برای مچگیری و رفع اشتباهات، یکی از پروسههای رشد آنهاست. یادمان نرود ما هم کوچک بودیم خیلی اشتباهات مرتکب شدیم که همه آنها جزئی از تجربیات ارزنده زندگی ما شده است.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا