خانم کوچولو 👧🏻از خواب بیدار شد و رفت توی آشپزخونه.
اول گفت: آب، بهش آب دادم. بعد هم روبروی یخچال وایساد و گفت از اینا👈
منظورش صبحانه بود.
در یخچال رو باز کردم و نمونههایی از صبحانه رو از یخچال بیرون میآوردم و میگفتم مربا🧉 میخوای، اینو میخوای، اونو چی؟
معمولا میذارم خودش انتخاب کنه
به گزینه تخم مرغ🥚 رسیدم گفت از اینا و خوشحال شد😍
بالا و پایین میپرید و میخواست از دستم بگیره. مانع نشدم.
یه ظرف پلاستیکی با قاشق بهش دادم🥣 و کنارش نشستم و با هم تخم مرغ رو شکستیم
خیلی لذت میبرد😍 و تخم مرغ رو هم میزد، ادویه هم اضافه کرد، البته کمی هم خام تست کرد 😟ولی خوشش نیومد 😖
ظرف رو روبروی من گرفت به گاز اشاره کرد و گفت ماما آتیش🔥
ماهیتابه 🍳رو روی گاز گذاشتم. کمکش کردم و خودش ظرف حاوی تخم مرغ رو توی ماهیتابه ریخت و مشغول هم زدن شد.
با پهن شدن سفره دسترنج خودش رو آوردم و با لذت نوش جان میکرد.🥰
🌸اجازه برای تجربه جدید، باعث میشود فرزند در فرآیند کارها قرار بگیرد. این اتفاق هم باعث شکرگزار شدنش میشود و هم در دوره ۷ سال دوم در ادبپذیری انعطاف بیشتری خواهد داشت. چرا که توانسته خیلی چیزها را تجربه کند.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا