«۵۴» بی تو از انتظار لبریزم بی تو هرلحظه اشک میریزم بی تو اینجا بهار بی معناست ساکن کوچه های پاییزم روز و شب نذر میکنم آقا نذر من شعرهای ناچیزم شعر هایم همه برای شما وتمام دل غزل خیزم بی تو روزم شبیه شب حتی! روزهای خوش و دل انگیزم هیچکس جز تو نیست در دنیا شاهد گریه های یک ریزم منتظر، خیره ام به سمت غروب باغم و غصه ها گلاویزم سالها با دعای عهد وفرج ندبه خوان توام سحرخیزم @adabiatqom