این رقص موج زلفِ خروشندهی تو نیست
این سیب سرخِ ساختگی، خندهی تو نیست
ای حسنت از تکلّف آرایه ، بینیاز
اغراق صنعتیاست که زیبندهی تو نیست
در فکر دلبری ز منِ بینوا مباش
صیدی چنین حقیر، برازندهی تو نیست
شبهای مهگرفتهی مردابِ بخت من
ای ماه! جای رقصِ درخشندهی تو نیست
گمراهی مرا به حساب تو مینهند
این کسرِشأن چشمِ فریبندهی تو نیست
ای عمر! چیستی که به هرحال عاقبت
جز حسرت گذشته در آیندهی تو نیست
#فاضل_نظری
@adabpardis