انتخاب اختیاری، پیامد اجباری
محمدجواد محمودی
حتما شما هم برخورد داشتهاید با نوجوانهایی که با پدر و مادرشان سر ناسازگاری دارند و از امر و نهیهای مداوم آنها کلافه هستند. البته این مسئله اختصاص به والدین ندارد و در برخی موار با مربیان تربیتی نیز ارتباط صمیمانهای ندارند، چرا که از پند و اندرز و نصیحت فراری هستند.
پس اگر شما هم با جوانان و یا نوجوانها فعالیت و ارتباط دارید، پیشنهاد میکنم برای حل این مشکل، ادامه یادداشت را مطالعه نمایید.
تجلی اختیار
انسان موجودی مختار است و بر اساس همین ویژگی در پی کسب شناخت و آگاهی است تا بتواند تصمیم بگیرد و انتخاب کند. تبلور و تجلّی قوّهی اختیار کمی پیش از بلوغ آغاز شده و با شروع دوران نوجوانی و رسیدن به جوانی، به نهایت قوّت و اتقان میرسد. از دلایلی که گفته میشود ترک گناه و عادت به اخلاق حسنه در دوران جوانی آسانتر است، همین قوت و شدتی است که انسان در این دوران بدان دست پیدا میکند. بنابراین نوجوان در این سن، میخواهد هر چه تمامتر نشان دهد که میتواند خودش تصمیم بگیرد و اثبات کند که قدرت اختیار دارد. از این رو با هر مانعی که بخواهد او را از قدرت انتخاب بازدارد، به مقابله بر میخیزد.
امر و نهی، آغاز ناسازگاری
همانطور که گفته شد، نوجوان و جوان با هر آنچه که بخواهد قدرت و نقش تصمیمگیری او را نادیده بگیرد، سر ناسازگاری دارد و این، امری کاملا طبیعی است. از طرفی سبک تربیتی قریب به اتفّاق والدین و برخی معلمّین و مربّیان بر مبنای امر و نهی و به دیگر عبارت، «بکن و نکن» میباشد. این دقیقا همان نقطه تلاقی و اصطکاک میان نوجوانان با بزرگترهاست. به همین دلیل، گاهی مشاهده میشود نوجوان حتی شده از روی لجبازی و برای اینکه نشان دهد به امر و نهی دیگران بی اعتناست، کاری خلاف هنجار و چه بسا میل خودش انجام میدهد، تا اثبات کند که من میتوانم از حرف شما تبعیت نکنم. او امر و نهی کردن بوسیلهی تهدید را منافی با اختیار خویش میبیند و به همین دلیل، از افرادی که بخواهند از این راه او را تهدید و یا حتی نصیحت کنند، گریزان است.
هدف درست، اما روش اشتباه!
آن چیزی که مسلّم است، خیرخواهی و صلاحدید اولیا و مربیان نسبت به نوجوانان است و امّا چالش و مشکل در نوع انتقال این خیرخواهی است. حال باید بررسی کرد که راهکار حل این معضل چیست؟!
آن چیزی که از تعلیمات انبیاء و اولیای الهی فهم میشود، تکیه بر فهماندن سیاست «انتخاب اختیاری؛ امّا پیامدهای اجباری» است. این سیاست بدین معناست که انسان به طور کامل قدرت در انتخاب دارد، ولی پیامد انتخاب در اختیار وی نیست، بلکه نتیجه قطعی و تبعی آن است و آدمی باید یاد بگیرد که هر چند در انتخاب آزاد است، امّا باید مسئولیت تبعات تصمیم خویش را بپذیرد. «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»(انسان 3) و «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ» (کافرون 6) و بشیر و نذیر بودن پیامبر اکرم(ص) حاکی از همین دستگاه فکری است که در تعلیمات الهی، آثار و پیامدهای تبعی و تکوینی هر انتخاب و عمل بر انسان عرضه میشود؛ حال او اختیار دارد در انتخاب مسیر خویش؛ بنابراین امر و نهی کردن بدون مقدمه و تبیین تبعات، در این نگرش جایی ندارد.
تبیین پیامد
هنگامی که پیامد هر تصمیم برای جوان و نوجوان روشن شود و به جای امر و نهی، با استفاده از روحیه کنجکاوی و پرسشگری وی، نسبت به عواقب یک کار، مطّلع گردد و در عین حال، نسبت به انتخاب، دور از جبر و تهدید باشد؛ خود او به سمت انتخاب صحیح سوق داده خواهد شد، چرا که هر انسانی به دنبال کمال خویش است و وقتی درک کند که این عمل در مسیر رشد و کمال اوست و همچنین در تصمیمگیری مختار است، دیگر مجالی برای لجبازی نمیماند. اینجاست که نقش والدین و مربیان در ذهن او، به جای «زورگو»، مبدّل به «هدایتگر» و «راهنما» میشود. برای مثال اگر نوجوان نسبت به مواد مخدّر پرسش داشت، اگر او را بدون هیچ مقدمهای نهی و تهدید کنیم، احتمالا نتیجهی مطلوبی نخواهیم گرفت؛ امّا اگر عواقب و نتایج را برای او به نحوی که با روحیه او سازگار است، تبیین کنیم به طوری که درک کند این مسیر، برای او خسارت و شکست به ارمغان میآورد، او خودش خواهد فهمید که نباید به این سمت حرکت کند، البته با اختیار خودش و همین باعث میشود تا وی علاوه بر لجبازی نکردن، کم کم به قوه استقلال شخصیتی و تجربهورزی عاقلانه نیز برسد.
پیامدهای تکانشی
ممکن است پرسش ایجاد شود که اگر این قدرت آزادی داده شود، چه بسا او همچنان از انتخاب عاقلانه سر باز زند و این ممکن است تبعات بسیار بدی داشته باشد؛ لذا این روش تربیتی، تکانشی(ریسکی) است و ضمانت اجرایی ندارد.
👇👇👇