صحیفهٔ دل نشد مزیّن مگر بنامت‌ شود مسوّد تویی که دیباچهٔ غزل را به حُسن مطلع شدی زبانزد . بجز تو کس را ز سینه راندم به غیر ذکرت دگر نخواندم دلیل آرامشم شد آن دم که نام تو بر لب من آمد . بدون نورت قمر بمیرد که آسمان هم نمی‌پذیرد و شمس باید کناره گیرد که نور تو بر زمین بتابد . شدی تو در جاده های ظلمت چراغ تابندهٔ هدایت ندیده در جود و ‌در سخاوت کسی شبیه ابامحمّد . فروغ هر انجمن تو هستی همان غریب وطن تو هستی عزیز زهرا حسن، تو ‌هستی که در کرامت شدی سرآمد . تو خود عظیم عظیم هایی تو آن رحیم رحیم هایی بلی کریم کریم هایی که در کرامت شدی مؤکد . تو مهربانی شبیه دریا شفیع مایی به روز عقبا تویی که حتی ز لطف سگ را ز سفرهٔ خود نمی‌کنی رد . دلیل خلق زمین شدی تو امام صلح آفرین شدی تو ستون اصلی دین شدی تو به دین احمد تویی مؤید . زمرّد سفتهٔ عوالم جواهر ناب نسل هاشم نگین عبدالهی و قاسم به نقش انگشتر زبرجد . حدیث حُسن تو مستدل شد شکوه رزم تو در جمل شد ادامه اَحْلیٰ مِنَ العَسَلْ شد به کربلا آمدی مجدد . تو مهربانی شبیه دریا شفیع مایی به روز عقبا تویی که حتی ز لطف سگ را ز سفرهٔ خود نمی‌کنی رد . لبم همیشه به گفت و‌ گوی تو بود و ذهنم به جست و‌ جوی کبوتر دل که رفت ، سوی کدام صحن و کدام مرقد؟ . در انتظار بهار باشم ز هجر تو بی قرار باشم خدا کند بی مزار باشم که بی مزاری امام ‌امجد ◾️عقیق‌شعر @aghighpoem