قسطی بخری بُردی| قبول دِین در اخلاق دینی ✍ م . ع/ پرده اول: معمولا نزدیک عید به برخی از مراکز خرید طرقبه سر می زنیم. گاها قیمت هایش نسبت به سایر مغازه ها مناسب تر است کیفیتش هم مطلوب. نمی دانم از کی این کار را شروع کردند ولی تازه متوجه این داستان شدم که برخی از فروشگاه ها، البسه، کیف و کفش خود را به صورت چکی و اقساطی هم می فروشند. بازارش هم داغ بود. تعداد قابل توجهی از خریداران از صندوق دارها در باره شرایط و چگونگی خرید اقساطی سوال می کردند پرده دوم: گاهی تبلیغات بازرگانی خود گزارش دهنده تمایلات و تفکرات مصرف کننده اند و قابلیت مطالعه و تحلیل دارند. تبلیغی را می دیدم که پدری همراه با فرزند خود به فروشگاه فرش می روند و در هنگام خرید اقساطی به یاد شهریه مدرسه فرزند می افتند و تصمیم به بیشتر نمودن تعداد اقساط می گیرند، کمی که می گذرد یادشان می آید که تولدی در پیش دارند و برای تولد باز هم میزان اقساط را افزایش می دهند و در ته داستان هم خوشحالند از طولانی شدن اقساطشان. تبلیغ دیگری از همان شرکت است که در حوزه لوازم خانگی نیز فروشگاه دارند. دو جمله در این تبلیغ روایتگر وضعیت و ذهنیت اقتصادی مصرف کننده است. اول اینکه در پاسخ به چرایی عدم خرید لوازمی که نیاز دارد پدر در پاسخ به اعضای خانواده خطاب به مادر می گوید شما که می دانی من پول ندارم. دومین جمله که در واقع شعار این مجموعه فروشگاهی است این است که: قسطی بخری بردی این واقعا دردناک است که مردم در سال های اخیر برای نیازهای ساده و روزمره خود مجبور به تقبل دِین هستند و حتی از آن استقبال می کنند، مسئله ای که به شدت در اخلاق دینی ما از آن نهی شده است. آنچه در این تبلیغ روایت می شود این است که امروز برای خانواده ایرانی پول نداشتن امری طبیعی است و در نهایت عدم ثبات اقتصادی باور تمامی کسانی است که با بازار سر و کار دارند و در تبلیغات رسانه ملی نیز این اصل پذیرفته شده و به عنوان شعار مطرح می گردد: قسطی بخری بردی @ahalieghalam