زندگی پاک: در جستجوی حیات طیبه
از منبر که پایین آمدم، با لبخندی بر لب، سلام داد و دستش را به سویم دراز کرد. پاسخ سلامش را دادم و دستش را به گرمی فشردم. جوانی حدوداً سی ساله بود. میگفت: مهندسی مکانیک دارد و در یک شرکت خودروسازی کار میکند.
پرسید: "حاج آقا! میتوانم چند دقیقه طولانی! وقت شما را بگیرم؟!"لبخندی زدم و گفتم: چند «دقیقه طولانی» مثل «کچلِ مو فرفری» است!؟ خندید و گفت: "یه سوال دارم. یک پاسخ کوتاه، ساده و کاربردی هم میخواهم!" سری تکان دادم و با لبخند گفتم: "خدا به داد ما برسد! حالا سوالت چیه؟" گفت: "حاج آقا میخواهم یک زندگی پاکِ پاکیزه داشته باشم. چکار کنم؟"
گفتم: "پاسخ و راهکار خلاصه اش در قرآن است. «ایمان» و «عمل صالح»، راه رسیدن به یک زندگی سرشار از پاکی و پاکیزگی است که قرآن از آن به عنوان «حیات طیّبه» یاد میکند: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. (نحل/97)"
گفت: "حاج آقا! جسارتاً این را که خودم هم میدانم. توضیح بیشتری میخواهم." گفتم: "«چند دقیقه» ای که گفتی تمام شد، اما برای «طولانی» اش باید گوشهای بنشینیم. ایستاده نمیشود." با خنده گفت: "حاج آقا! مگر شما جزو راست قامتان جاودانه تاریخ نیستید؟!؟" گفتم: "نه! ما دیگر به سبب کمر درد، شدیم جزو راست قامتان خوابیده تاریخ!"
رفتیم در گوشهای از مسجد نشستیم. چند نفر از حاضران هم که شاهد گفتگوی ما بودند، گفتند، اگر اشکالی ندارد، میخواهند در گفتگوی ما شرکت کنند. آنها نیز آمدند.
گفتم: "امیرالمومنین علی(ع) درباره موضوع زندگی پاک، تشبیه بسیار زیبا و گویایی دارد که خیلی خلاصه و کلی توضیح میدهم. آن حضرت میفرماید: كُن كالنَّحلَةِ إِن أَكَلَت أَكَلَت طَيِّبَاً وإِن وَضَعَت وَضَعَت طَيِّبَاً وإِن وَقَعَت عَلى عُودٍ لَم تَكسِرهُ؛
مانند زنبور عسل باش! فقط چیزهای پاک (شهد گلها و گیاهان) را میخورد. فرآوردهاش (عسل) هم پاک است و هنگامی که روی گل و گیاه مینشیند، هرگز آن را نمیشکند! (عیون الحکم و المواعظ، ص 392)"
زنبور بر خلاف مگس هرگز روی چیزهای آلوده نمینشیند و از آنها تغذیه نمیکند. گاه در جستجوی گل و گیاه کیلومترها پرواز میکند. اگر انسان هم خوردنیها، نوشیدنی ها، خواندنیها، دیدنیها، گفتنی ها و شنیدنیهایش پاک و حلال باشد، قطعاً زندگیاش پاک و دارای «حیات طیبه» خواهد شد. ادیان الهی آمدهاند تا پاکیها و پلیدیها را در قالب مفاهیمی چون «ایمان» و «عمل صالح» شناسانده و انسان را برای ساختن یک زندگی پاک رهنمون شوند.
عسلِ زنبور هم، پاکِ پاک و به تصریح قرآن کریم، شفابخش است: ِفيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ. (نحل/69) عسل اگر کاملاً طبیعی باشد بسیاری از بیماریها را شفا میبخشد. چنین اثر شفابخشی ریشه در نوع غذای زنبور عسل و برگرفته از هزاران خاصیت دارویی و درمانی گلها و گیاهان گوناگون است. خوراک جسم و جان انسان هم اگر پاک و حلال باشد، اندیشهها، گفتار، کردار، احساسات و عواطف او نیز پاک و شفابخش خواهد شد و با اثرگذاری در جان و دل انسانهای آماده و حقپذیر، آنها را احیا خواهد کرد.
تاثیر تربیتی انبیا و اولیا از همین جا ناشی میشود. شفابخشی آنان نسبت به بیماریهای جسمی، حتی شفابخشی پیراهن یوسف(ع) نیز ارتباط تنگاتنگی با پاکی خوراکیها، دیدنیها، شنیدنیها، اندیشهها، رفتارها و گفتارهای آنان دارد.
نکته آخر اینکه فرمود: زنبور عسل روی هر چوب و گل و گیاهی که مینشیند و از آن استفاده میکند، آن را نمیشکند و تباه نمیسازد. انسان مؤمن نیز همینگونه است. هنگامی که از خانه و کاشانه، اماکن عمومی، کوه، جنگل، دریا، طبیعت، فضای سبز، ماشین، وسایل نقلیه عمومی و دولتی و هزاران چیز دیگر استفاده میکند، هرگز نباید در آن تخریب و تباهی ایجاد کند. انسان مؤمن هرگز اسراف نمیکند و نعمتهای الهی را هدر نمیدهد. ۱۳۹۸/۳/۱۰
✍ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110