🔴علامه مصباح؛ پدر «الهیات کاربردی شیعی» معاصر 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیرغم تأکید منابع اولیه فکر شیعی بر نگاه کاربستی به بنیان‌های اعتقادی، مع الاسف باید گفت که نگاه کاربستی به مباحث فلسفی و الهیاتی، از نگاه‌های مهجور در تاریخ فکر شیعی بوده است. «شرح این هجران و این خون جگر/ این زمان بگذار تا وقت دگر». به اعتقاد این بنده کسی که برای نخستین بار در دوران معاصر چنین کار بزرگی را برعهده گرفت و به حق می‌توان او را «پدر الهیات کاربردی معاصر شیعی» دانست، علامه مصباح یزدی(ره) بود. اگر با این عینک به مجموعه فعالیت‌های ایشان نظر کنیم می‌توان گفت که ایشان عمر علمی خود را مصروف ارائه یک مدل عالمانه و دقیق از الهیات کاربردی شیعی کرد. ابتدا مهمترین مبانی نظری و الهیاتی فکر شیعی را در قالب معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی، راه و راهنماشناسی، معادشناسی، و امامت‌شناسی عرضه کردند. درباره تک‌تک آنها کتاب‌های نوآورانه‌ای تدوین و حتی دوره‌های آموزشی طراحی کردند. اما هرگز در این سطح نماندند؛ معرفت‌شناسی را صرفاً برای معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی را صرفاً برای انسان‌شناسی نمی‌خواستند؛ حتی خودشناسی را صرفاً برای خودشناسی نمی‌خواستند بلکه «خودشناسی» را برای «خودسازی» می‌خواستند. بلکه در مرحله بعد، دقیقاً با تکیه بر این بنیان‌های الهیاتی و نظری فلسفه‌های مضافِ به رشته‌های علوم انسانی را تدوین و طراحی کردند؛ مثل فلسفه اخلاق یا فلسفه ارزش‌ها؛ فلسفه حقوق، فلسفه سیاست، فلسفه مدیریت، فلسفه روان‌شناسی و فلسفه تعلیم و تربیت. حتی دوره‌های آموزشی برای پاره‌ای از این فلسفه‌های مضاف طراحی کرد؛ مثل دوره دکتری فلسفه اخلاق، دوره دکتری فلسفه تعلیم و تربیت؛ دوره دکتری فلسفه علوم اجتماعی و انسانی ، دوره دکتری فلسفه اقتصاد و امثال آن. اما اقدامات ایشان در امتدادبخشی به مباحث الهیاتی و نظری در این حد باقی نماند؛ بلکه با تکیه بر آن بنیان‌های نظری و فلسفه‌های مضافی مثل فلسفه اخلاق، نظام اخلاقی اسلامی و قرآنی را طراحی و تدوین کردند. یعنی به صورتی کاملاً منسجم و منطقی آن اندیشه‌های بنیادین را در دانش اخلاق هم امتداد دادند. با مطالعه و دقت در کتاب «اخلاق در قرآن» به جرأت می‌توان گفت که ایشان نخستین اندیشمند اخلاق‌پژوهی است که توانستند بر اساس بنیان‌های الهیاتی اسلامی دانش اخلاق اسلامی و قرآنی را پی‌ریزی کنند. ایشان تصریح می‌کنند که اساساً اخلاق اسلامی هدفش اعتدال و تعدیل قوا نیست. چنین هدفی سازگار با انسان‌شناسی و اخلاق‌شناسی ارسطویی است؛ اما بر اساس انسان‌شناسی و اخلاق‌شناسی اسلامی هدف اخلاق را باید قرب الهی و عبودیت و خدایی شدن دانست. @Ahmadhoseinsharifi 🌹